در بحثی نسبتا عمیق بین برخی از زعمای قوم پادپرس، این مسئله مطرح شد که ظاهرا بعضیها ساده هستن و به حاشیه علاقه دارن و بعضیها کنجدی و دوس دارن وسط گود باشن، کنجکاوی و رقابت کنن. حالا با این تفسیر از ساده و کنجدی، ترجیح میدی کدوم یکی باشی؟ در حاشیه منچ بازی کنی یا در وسط گود رقابت کنی و جایزه ببری ؟
مسئله خوبی طرح فرمودید، من به فکر و نظر خودم نه خیلی کنجدی هستم که از داشتن کنجد زیاد تمایل به سیاهی پیدا کنم و نه چندان ساده که متمایل به سفیدی باشم یک مرز بین کنجدی و ساده هستم ولی این را نمیدانم که از نگاه پادپرسی ها و شما چگونه ارزیابی شده ام و از @yousef خواشمندم که در مورد نظر من نظر خود را لطف بفرمائید. جهان سپاس
من هم همین حس رو دارم. چون خیلی وقتها دیدم که حس تحرک و ایجاد شوقآفرینی داری البته استاد @Jalal_Razavi متخصص در این حوزه با گرایش سادهشناسی هستن ایشون هم باید نظر بدن
من فکر میکنم @Farshid1 بسیار شخصیت فرهیخته و سالمی داره. از روی نوشته ها و نظراتش نوع نگاهش به دنیا و زندگی رو میشه فهمید و واقعا دیدگاهش رو می پسندم.
فرشید یه ساده اس که چند تا کنجد با ظرافت در جاهای درستی روش کار شده. همینجوری کنجدها رو نپاشیدن روش مثل نگین کاری با ظرافت کنجد کاری شده
البته مسئول کنجد کاریِ هرکسی خودش و خانوادشه.
همیشه یکیش نیستم نسبت به شرایط تنظیم میشه
من همیشه وسط گود بودم. دوران مدرسه همیشه بابا میگفت: پرچونه تر از تو کسی نبود؟
دوران دانشگاه هم که به دلیل قحطی دبیر و معاون، دبیری یک کانون رو داشتم و معاونت کانونی دیگر. خواب و خوراک نداشتم ولی انصافا خیلی چیز یاد گرفتم
و تمرینی بوده برای تقویت هوش هیجانی
خواهش میکنم آقای @Jalal_Razavi عزیز سپاس از بررسی و تعریف شما برایم بیشتر انگیزه و تحرک میدهید.
خوبه پس کنجدی کم نداریم. البته هر دوتاش لازمه و در جای خودش خوبیهای خودش رو داره.
برای من بستگی به “زمین بازی” داره. اگر زمین بازی خودم بدونم یک موضوع رو حتما کنجدی هستم و سعی می کنم نقش آفرینی کنم در فرآیند های تصمیم گیری و اجرا. اما اگر حس کنم که موضوع من نیست و زمین بازی خودم ندونم، همۀ تلاشم رو برای ترک بازی می کنم. اگر به هر دلیل امکانش نباشه یه بربری ساده میشم واسه خودم میرم توی هپروت
در نگاه اول بودن در حاشیه ایجاد ایهام میکنه و شاید به معنی پرداختن به امور فرعی و کم اهمیت باشه . البته کنجد هم فقط در وسط نیست به کناره ها هم کنجد میپاشن.خب من اگر حواشی رو به معنی واقعی دارای اهمیت کمی بدونم واردش نمیشم. ولی بودن در یک گفتگوی سازنده ،سالم و مفرح رو میپسندم . میتونیم یه مثال دیگه هم بزنیم مثل تئاتر دسته جمعی که عده ای فقط تماشاچی هستند و عده ای گاهی هم میان داخل صحنه و عده ای داخل بازی هستن ولی پشت صحنه و در آخر عده دیگری جزء بازیگران ثابت و روی صحنه هستند.
بنظرم با توضیحاتی که شما دادید،
من باید ساده باشم🤔
چون درونگرا هستم،
و معمولا وقتی پایِ جایزه میاد وسط، ناخودآگاه خودمو کنار میکشم.
البته یهجاهایی وقتی هم که ببینم همه نظر دادن،
ولی نظراتشون کم و کسری داشته،
یا اینکه با نظر من نمیخونده،
ترجیح میدادم منم نظرمو بنویسم…