تعدادی از استادان دانشگاه از پروژکتور به منظور درس دادن استفاده میکنند. اخیرا شنیدم اتفاق مشابهای در مدرسهها هم افتاده است. به نظرم میرسد که این شیوه تدریس راحتی بیشتری برای معلمها دارد. به همین دلیل است که با گذر زمان تعداد بیشتری از این روش برای تدریس استفاده میکنند. شما این شیوه را میپسندید؟
پرسش
خوبیها و بدیهای این شکل از آموختن چیست؟
آیا تجربهای دارید که در چنین کلاسهایی چیزی آموخته باشید؟
شکلی که ازش ما استفاده میکردیم رو نمیپسندم! یعنی اینکه صرفا استاد برای نمایش محتوای درسش از اسلاید استفاده میکرد. مخصوصا که اساتید گاهی حتی حوصلهی ساختن اسلایدهای خوب رو نداشتن
بدی
استاد/معلم احتمالا به دلیل اینکه نیازی نیست کار خاصی سر کلاس بکنه، و همه محتوا در دسترسش هست نیازی به اماده شدن نمیبینه.
دانشجو و دانش آموز به دلیل اینکه سرعت رد شدن از مطالب درس میره بالا، فرصت فکر کردن و هضم مطالب رو پیدا نمیکنن.
اگه استاد اسلایداش رو به دانشجوها بده طوری که خوندن کتاب برا دانشجو حذف بشه، دیگه قسمت جوییدن دانش کمرنگ میشه.
خوبی
دانشجو/دانش آموز مجبور میشه در فکر کردن سریع تر بشه وگرنه چیزی یاد نمیگیره!
استاد فرصت بیشتری پیدا میکنه برای پرداختن به مطالبی که میتونن مکمل درس باشن.
استاد فرصت بهتری برای نمایش محتوایی پیدا میکنه که از طریق تخته سیاه ممکن نبوده، مثلا فیلم های آموزشی.
اگه مناسب دونستین، خوب میشه اگه سر این پرسش هم در این موضوع گفتگو کنیم:
پرسش
راه درست استفاده از تکنولوژی سر کلاس چیه؟ و یا «چه جوری میشه از تکنولوژی برای بهتر یاد گرفتن یک موضوع در سر کلاس بهره برد؟»
مدرسه ی ما فقط یک پروژکتور تو نمازخونه داره و من فقط برای یک مورد ازش استفاده کردم و اونم اینه که در پایان هر فصل از علوم که تدریس کردم ،فیلم مرتبط با اون رو هم نمایش دادم.بچه ها یک کاغذ و قلم دستشونه و چیزهایی که از فیلم یاد میگیرند و یادداشت میکنند.
اما تکنولوژی فقط پروژکتور نیست.من از دومورد دیگ هم استفاده میکنم :تلگرام و اسپیکر
از تلگرام به این صورت که بچه ها تو خونه متن درس و میخونند و صداشونو ضبط میکنند و میفرستند.این برای تمرین روخوانیه
و اسپیکر هم برای اینکه صوت قرآن و یا نمایش های رادیویی دروس و براشون پخش میکنم که خب خیلی علاقه مندند
اولین چیزی که به ذهنم میرسد این است که تنها زمانی باید از تکنولوژی استفاده کرد که به آن نیاز باشد. متاسفانه بار معنایی واژه تکنولوژی مثبت است، به همین خاطر عدهای استفاده از آن را در هر شرایطی بدون اشکال میبینند.
تکنولوژی چه طور میتواند ارتباط چشمی از دست رفته بین استاد و دانشجو را جبران کند؟
من سر بعضی از کلاسهای درس سنگاپور مینشستم. خیلی خوب از تکنولوژی استفاده میکردن به نظرم! واقعا به جذابیت و بهره وری بیشتر کلاس کمک میکرد. اتفاقا با یه دوست علاقهمند یادداشت هایی هم از خوبی های کلاس و مدل کلاساشون ثبت کردیم که متاسفانه همراه من نیست! (کاش اون موقع هم جایی در وب تجربه ها رو ثبت میکردم).
چیزهایی که یادمه:
تجربه از کلاسهای درس سنگاپور
استاد جزوه و اسلایدهای کلاس رو حداقل یه روز قبل کلاس از طریق یه بستر آموزشی انلاین که مخصوص خود دانشگاه بود، در اختیار همه قرار میداد. در نتیجه دانشجو آماده میومد به کلاس.
از طریق دوربینهایی که در کلاس نصب بود، از کلاسهای درس فیلمبرداری میشد و این فیلمها توسط برنامهای به صورت خودکار در بستر و در دسترس همهی کلاس قرار میگرفت.
هر کلاس یه فوروم انلاین برای حل مشکل و یا بحث سر موضوعات داشت. و این بستر به هیچ وجه مشابه تلگرام نبود، بلکه بحثها خیلی سازماندهی شده در دسترس همهی دانشجوها و استاد کلاس بود. ضمن اینکه بحثهای ترمهای گذشته در اختیار بقیه قرار میگرفت. یعنی دانشجویان یک دوره میتونستن به بحثها و تعاملات دانشجوهای سالهای قبل دسترسی داشته باشن! این به نظرم خیلی خوبه و باعث میشه دانشجوهای هر سال فرصت ارتقای سطح کلاس سال قبل رو داشته باشن (فکرش رو که میکنم میبینم خیلی دوست داشتم بدونم مثلا فرشید و مانیا سر کلاس مادهچگال نرم راجع به چه مباحثی بحث میکردن)!
سر کلاس کوییزهایی گرفته میشد که کاملا انلاین بود! هیچ ورقی رد و بدل نمیشد. هیچ زمانی الکی هدر نمیرفت. نظرسنجی گرفته میشد راجع به بعضی سوالای تریکی. و اتفاقا جوابها و نتیجه ی کوییزهای چند گزینهای همون جا به دانشجوها منتقل میشد (یه برنامه ی ساده لازمه برا این کار).
انتهای هر جلسه کلاس، از دانشجوها نظرسنجی گرفته میشد و نتیجه این نظرسنجی نه تنها در اختیار استاد، بلکه در اختیار سایر دانشجوها و رییس گروه قرار میگرفت.
این ها البته نیاز به بستر داره! و یه شبه فراهم نمیشه. نیاز به اینترنت با سرعت مناسب، تمایل استادا، همراهی دانشجوها، … . ولی به نظرم همین ها باعث میشد سر کلاس نشستن در سنگاپور به یه تفریح تبدیل بشه برام
توضیح: من خیلی کلاسای درس خودم رو در دوره دانشجویی نرفتم! یعنی حوصله سر کلاس نشستن نداشتم. به نظرم وقت هدردادن بود.
این موضوعی که مطرح کردید، در مبحثی به اسم تکنولوژی آموزشی قرار میگیره. شاید اولین استفادههای تکنولوژی سر کلاسهای درس از دانشگاه ایلینویز و پروژه پلاتو بوده که دهه ۶۰ میلادی استفاده شده!
اگه به صفحهی ویکیپدیای فارسی تکنولوژی آموزشی سر بزنین میبینین که راه اندازی و طراحی مناسب یه سیستم آموزشی به کمک تکنولوژي نیاز به همکاری تخصصهای مختلف از روانشناسی و هنر تا مهندسین کامپیوتر داره. و استفاده از پروژکتور به عنوان ارائه کلاس درس سادهترین استفاده از تکنولوژی برای آموزش هست.
این چیزی که توصیف کردید، یک سیستم مدیریت یادگیری (learning management system, LMS) هست. در دانشگاههای ایران هم از این سیستمها استفاده میشه، ولی فعلا در حد انتخاب واحد دانشجویان و احتمالا گزارش نمرات هست. در بعضی دانشگاههای تهران شنیدم بحثهای کلاس درس را نیز در محیط این نرمافزارها شروع کرده اند، ولی چندان فراگیر نشده.
استفاده از پرژکتور برای زمان هایی خیلی مفیده که چیزهایی مثل شکل، نمودار و … قراره نشون داده بشه و رسم کردنشون زمان زیادی از کلاس می گیره.
من فکر می کنم توی کلاس درس هرچه تعامل یادگیرنده ها با آموزش دهنده بیشتر باشه، اون کلاس بازدهی بهتری خواهد داشت. استفاده زیاده از حد از پرژکتور در جاهایی که می شه مطالب رو روی تخته نوشت، این تعامل رو کمتر و کمتر می کنه و مثل این می مونه که تو خونه و از یوتیوب داریم درس رو گوش می دیم.
وقتی که استاد روی تخته می نویسه و توضیح می ده، دیگران هم می نویسند، این خودش یک مرحله از یادگیری است. گاهی استاد اشتباه یا شک می کنه به نوشته اش و این باعث جلب حواس و توجه ها و در نتیجه به کار افتادن فکرها می شه. در زمانی که تخته پاک می شه، یک فرصت نفس گیری برای مغز هاست که بتونن هر چیزی رو بذارن در طبقه ای در مغز (سر جای خودش). تجربه شخصی من برای کلاس هایی که تماما با استفاده از اسلاید و بدون نوشتن بوده، اینه که براحتی حواسم پرت می شه و وسط راه گم می شم. اما در کلاس هایی که استاد می نویسه این اتفاق کمتر می افته.
تجربه به من میگه، این سوالات رو موقع ارائه از خودمون بپرسیم:
آیا سرعت من مناسب هست؟
۲. آیا به دانشجو فرصت هضم و تحلیل حرفها رو دادم؟
۳. آیا اسلایدهام به اندازه کافی گویا هستند؟
من برای همین در جاهایی که بتونم، یک صفحه کتاب رو با ده اسلاید توضیح میدم، تا به اندازه کافی گفتن یک مطلب طول بکشه. چون تعداد کمی از مطالب رو میتونم این کار رو بکنم. از اسلایدها و تصاویر به عنوان کمک استفاده میکنم و همزمان از تخته و اسلاید استفاده میکنم.
یک موضوع دیگهای هم که اینجا مطرحه، نمایش فیلمهای کوتاه برای بچههاست. من توی خیلی از کلاسها، از ویدیوهای تِد، یوتیوب، یا کلاسهای درس خارجی استفاده میکنم. این موضوع خیلی جواب داد. البته باید شرایط کلاس رو هم در نظر بگیرید.
من یه مدرسه راهنمایی ریاضی درس میدم، بورد هوشمند دارم تو کلاس. خوبه واقعا: گچی نمیشم، نرم افزاری نصبه که امکان تغییر رنگ و اندازه و نوع قلم، امکان نمایش کتاب به صورت پی دی اف و نوشتن روی نوشته های کتاب و بزرگ و کوچیک کردن و امکان آوردن ابزاری شبیه خط کش، شکل های هندسی، ماشین حساب، ساعت دیجیتال، نمودار و شطرنجی کردن صفحه و …، خیلی خوبه.
اشکالش اما اینه که نور پروژکتور در یه قسمت بورد لکه روشنی ایجاد میکنه که چشم رو اذیت میکنه، یا اینکه مجبوریم نور کلاس رو کم کنیم که صفحه دیده بشه.
اسپیکرم داریم. یه قلم آنتنی بلندم دارم برای اشاره کردن به جای چوب بلندی که تو دانشگاه یکی از استادای خلاقمون ازش استفاده میکرد الان یادم میاد به عنوان هدیه براشون یه لیزر پویینتر آنتنی براشون خریدیم، ولی بازهم چوبشون رو کنار نذاشتن، حدسمون این بود که هدیه دادن به کسی یا گمش کردن .
الان تو کلاسای دیگه که گچ و تختهست، میام اشاره کنم یاد اون قلم میفتم و میگم باید یدونه بخرم و هنوز نخریدم.
چند سالیه که تو خیلی از مدارس حداقل یه بورد هوشمند گذاشتن تو یکی از کلاسا، یه جورایی دستور از بالا بود، اما حتی منم جرأت استفاده ازش رو نداشتم میترسیدم وسط کلاس هنگ کنه و کارم بمونه، به مدیر میگفتم یه تخته وایت بوردم بذارید برای روز مبادا گاهی میذاشتن گاهی نه، خلاصه کلی بهونه داشتیم و استفاده نمی کردیم.
ولی این مدرسه که اومدم چون
به اجبار کلاس ریاضی هوشمند بود
مدیر پیگیر رفع مشکلات بود
مفیده واقعن
حاضر نیستم کلاسم و بوردشو از دست بدم و مطمئن هستم که برای بچه ها هم جذاب و مفیده. حتی اگه تأثیر مستقیمش روی یادگیریشون معلوم نباشه، چون دقیق اندازه گیری نشده، تو رشد خلاقیتشون مؤثره. مثلا سوال براشون پیش میاد، یه بار یکیشون پرسید اگه پروژکتور رو خاموش کنیم و بنویسیم چیزی نوشته میشه جوابشو دادم و امتحان کردیم.
به جای کلمات بورد و هنگ کردن و پروژکتور، معادل فارسی مناسب چی باید میذاشتم؟
در مطالعات همینطوریم به یه صفحه رسیدم که فکر میکنم به درد این موضوع میخوره:
استیو جابز در شرکت اپل استفاده از پاورپوینت رو برای ارائه افراد ممنوع کرده بوده و حرفش هم این بوده که «کسی که میدونه چی میخواد بگه نیازی به پاورپوینت نداره».
در واقع با این کار افراد رو به استفاده از کلمات و داستان ها تشویق میکرده، و فکر میکنم داستان یکی از ابزارهای خیلی خوبی هست که در آموزش این روزها کمی گم شده.
در مورد استیو جابز باید بگیم که همه چیزهایی که گفته درست نیست. و واقعیتش باید بین اینکه کسی چیزی رو که میدونه ارائه کنه و کسی که ببیننده شماست منظور شما رو بفهمه یه دنیا فاصله است. اما تجربه من از تکنولوژی هایی اموزشی تو دانشگاه گوتینگن اینکه خیلی از دانشجوها حوصله شون نمیشه برن به فروم سر بزننن و درخواست و یا سایر موارد رو بنویسن. ولی اساتیدی که از اسلاید استفاده میکنن یا سایر موارد به نوعی کمک میکنن. من خودم به شخصه اصلا ادم جزو بنویسی نبودم و همه باید بین فهمیدن درس سر کلاس و نوشتن جزوه یکی رو انتخاب میکردم در نتیجه وقتی میخواستم هر دو مورد رو داشته باشم نتیجه نه فهم درس بود نه جزو درست و درمون.
در مورد سایر تکنولوزی هام مثلا اگه تو درس ریاضی کشیدن یه نمودار دقیق یا یه سری شبیه سازی کمک به شهود بهتر بکنه اتفاقا خیلی مثبت و مفیده. یادمه یه موقعی یه سری نرم افزار به نام کوروکودیل فیزیک اومده بود که خیلی شماتیک برخی مفاهیم فیزیکی رو نمایش میداد و خیلی به من تو.فهم مفاهیم کمک میکرد.
منم خیلی پایه ی استفاده از تکنولوژی به بهای پیچوندن کلاس نیستم. خودم در کلاسهای خاصی استفاده میکنم. بخصوص وقتی دروس پایه درس میدم، ترجیح میدم دانشجو حل کردن و کار کردن با معادلات رو ببینه. خیلی از اساتید از پاورپوینتی از کتاب میزارن و کلاس رو برگزار میکنن.
خودم مدتی دنبال ساخت شبیه سازیهای واسه ارائه بهتر مفاهیم بودم هر چند بعد از مدتی انگیزه نوآوری رو از دست دادم.