امسال پژوهشگاه مجلس بودجه رو به زبان ساده و خیلی با نمک چاپ کرده. من شروع کردم بخونمش تا کلا بفهمم مفهموم بودجه و موارد مطرحشه چیه؟ از شما میخوام اینو بخونید و بیایید در موردش بحث کنیم
http://rc.majlis.ir/fa/report/show/1095039
۲ پاسخ به پرسش جدیدی منتقل شد: چه معیارها و نمونههایی جامعه نسبتاً مطلوب در شرایط دنیای امروز سراغ دارید؟
تو پاسختون یه نکته خیلی اساسی تعجب من رو برانگیخت و دوست دارم قبل از هرچیزی این سوال رو ازتون بپرسم که چرا قبل از هرچیزی وقت نگذاشتید و چند صفحه از اون کتابچه رو نخوندید؟
اونکتابچه اصلا در مورد اینکه بودجه نود و هشت چی هست نیست بلکه اصلا در مورد اینکه کلا بودجه و اصطلاحاتش چطوریه؟
اما در پاسخ به سوالتون دوست دارم دلایل خودم رو خیلی بسط و شرح بدم
تو جوامع پیشرفته مثل المان یا کشورهایی دیگه دانش اموزان تو دوره دبیرستان دروسی مثل تاریخ سیاست و … دارن و اصلا فرقی نمی کنه ریاصی یا تجربی میخونند یا انسانی. ابتدا به ساکن برایی من خیلی عجیب بود ولی واقعیتش وقتی با نقدهایی که تو کامنتهایی اینستاگرامم و البته اینجا بهش برخوردم باعث شد که چیزی که فکز میکردم برا همه واضح هست رو توضیح بدم.
قبل از هر چیزی لازم میدونم چند تا تجربه شخصی براتون بیارم از مثالهایی که عینا لمسشون کردم
بودجه اعزام به خارج دانش جویان یه بودجه عمومیه که تمام دانشجویان چه اونهایی که میخوان برن اربعین و چه اونهایی که میخوان برن خارج از کشور از اون تامین میشه
تمام ادارات و وزارت خونه هایی کشور بودجه فرهنگی دارند
بخشی از بودجه هایی فرهنگی و پژوهشی و حتی ورزشی دانشگاه به حساب سازمان بسیج دانشجویی ریخته میشه
بخش زیادی از بودجه به حساب صندوق بازنشستگی طلبه هایی حوزه علمیه ریخته میشه.
بودجه ورزشی خانومها خیلی کمتر از اقایونه
موسسه امام خمینی مسئول نشر کتب طرح ولایت بسیج دانشجوییه
بازید از مناطق جنگی ردیف بودجه مجزا داره
حال بگردیم به سوال شما. در جوامع به کمال رسیده رسانه و جراید اقتصادی ازادی کامل رو دارند و مردم از اونها میخوان که چشم بیدار اونها در توزیع بودجه به مقاط مختلف باشند و در نتیجه عمومیت مردم اطلاعات کمی در مورد چگونگی تخصیص بودجه دارند.
اما در ایران ما رسانه هایی قدرتمندی نداریم که مواظب چگونگی تخصیص بودجه باشند در نتیجه خیلی از قیود وارد رومد تخصیص بودجه کشور شده که حتی اسمشونم شما تو زندگیتون ممکنه نشنوید. باید چیکار کرد؟ ایا باید به صرف اینکه بودجه ماله اقتصاد دانهاست کلا دست از اگاهی برداشت؟
به طور مثال در طول دوران دانشجویی بارها میشد من برای گرفتن بودجه فرهنگی به دانشگاه مراجعه میکردم ولیی با لفظ پول نداریم روبرو میشدم و همزمان با من دانشجویان عضو تشکلها کلی پول میگرفتند. این به این دلیل بود که ادمها از حقوق خودشون بی خبر بودند.
در پایان و جمع بندی دوست دارم به این موضوع اشاره کنم که یه حداقلی از سواد سیاسی تاریخی مالی رو هرکسی باید داشته باشه تا قدرت اثر گذاری خودش رو داشته باشه
تا جایی که فرصت کردم بخونم متوجه نشدم که مختص به سال خاصی نیست
نقد به رسانه رو خیلی قبول دارم ولی اینکه وقتی رسانهها آزادی کافی ندارن باید مردم در مورد بودجه بدونن رو راهحل مناسبی نمیدونم. در واقع داریم به جای حل مشکل، صرفا افراد در جامعه رو زیر بار فشار اطلاعاتی بیشتر میبریم و این کاربردی نخواهد بود. چرا در دنیای مدرن رسانهها این وظایف رو برعهده گرفتن؟ دلیل دقیقا همینه که همه افراد جامعه نمیتونن (حتی اگر که بخوان و سواد و تخصص کافی رو داشته باشن) حواسشون به همه چیز باشه. در واقع برای حل مشکل داریم برعکس پیش میریم توی این داستان و تجربهای رو میخوایم داشته باشیم که دیگران داشتن و ناکارآمد بوده.
در مورد بودجه، در خیلی از جاهای دنیا بودجه بندهای عجیب زیاد داره، بندهایی که از دو تا قسمت میاد:
-
قسمتهایی از بودجه اساسا ترجیحیه. یعنی دولت باید تصمیم بگیره که مثلا بودجههای ریزی رو به نهادهای مستقل اختصاص بده و براساس تشخیص خودش این نهادها رو انتخاب میکنه. معمولا این ترجیح نوعی سرمایهگذاری حزبی برای حزب حاکمه و خیلی منطق روشنی نداره.
-
لابیگری در اختصاص بودجه اثر زیادی داره. به این معنی که دولت باید با نمایندگان مختلف تعامل کنه و نظرشون رو جلب کنه برای تصویب بودجه. این روال همین الان در آمریکا دولت رو تعطیل کرده و مختص به ایران نیست. توی این ایران اگر به اختصاص بودجه به نهادهای غیردولتی دقت کنید، ردپای این لابیگری وجود داره! هزار و یک نهاد هستن که خیلیهاش صرفا برای بودجه تشکیل شدن و عملکرد خاصی ندارن!
من برخلاف شما بزرگترین مشکل بودجه رو در تخصیصهای بسیار نابهجا و عامهگرایانه قسمت عمومی بودجه میدونم نه در این بودجههای ریز. بودجه عمرانی یک فلسفه بسیار ویژه داره و اون اینه که دولت باید در جایی اون رو صرف کنه که عملا سرمایهگذاری برای خودش و دولتهای بعدی باشه. اینکار معمولا باید با جواب به این سئوال پیش بره که چه نقاطی وجود دارن که اگر بودجه عمرانی صرف بشه، با تسهیل کسب و کارها در آینده به شکل مالیات به دولت باز خواهد گشت.
در نهایت یک نکته مهم: الان اپشنهای بسیار قدرتمندی مثل شبکههای اجتماعی وجود داره که افراد میتونن نقدهای خودشون رو وارد کنن و بسیار از رسانههای عمومی قدرتمندتره. اتفاقا در یکی دو سال اخیر همین مسیرها بسیار به شفافسازی کمک کرده. من فکر میکنم شاید بهتر باشه به این فکر کرد که در هیاهوی استفادههای متنوع از این شبکهها این نوع استفاده رو هم نهادینه کرد.
به طور کامل به متن نگاه کردم و سپاس از اینکه به اشتراک گذاشتی. نمونهای بود از اون چیزی که خیلی دوس داشتم در مملکت ببینم، با خلاقیت و داستانپردازی سعی کرده به جای قلمبه سلمبه حرف زدن، با آدمها ارتباط برقرار کنه و نوعی فرهنگ و بینش رو در فرد گسترش بده. خوشحال شدم از این تیپ کارها در حال انجام شدنه و خودم سعی میکنم ازش درس بگیرم برای بهتر کردن توان انتقال حرفهایی که دارم!