سال ۲۰۱۰ شرکت IBM تحقیقی روی ۱۵۰۰ مدیرعامل از بیش از ۶۰ ملت مختلف انجام داد که نشون میداد خلاقیت از نظر مدیران، تنها خصوصیت مهمیه که برای موفقیت یک کسب و کار در آینده اهمیت داره. به سختی بشه اهمیت خلاقیت و نوآوری رو دستکم گرفت. حتی اگر در حال حاضر بهترین محصولات و خدمات رو داشته باشین، ولی سازمان شما متفکرینِ خلاقی نداشته باشه، به سرعت سقوط میکنین. بدون ایدههای جدید، محصولات جدید و فرآیندهای جدید، رقیبان شما به سرعت ازتون جلو میفتن.
در این مقاله، قراره به این پرسش پاسخ بدیم که چطور میتونین خلاقیت و نوآوری رو در تیمتون پرورش بدین،از منبع مایندتولز.
اگه هنوز موضوعات قبلی سری خلاقیت رو مطالعه نکردین، پیشنهاد میکنم به ترتیب زیر پیش برین:
تفکر خلاق چه اهمیتی داره؟
واضحه که تفکر خلاق بهمون ایدههای جدیدی میده و کمک میکنه تا پیچیدهترین مسائل خودمون رو حل کنیم. با وجود این، با تشویق تفکر خلاق، میتونین:
- اعضای تیم رو به کاری که دارن بیشتر علاقهمند کنین،
- اعتماد به نفس افراد رو بالا ببرین
- و سطح روحیه اونها رو بهبود بدین.
انسانها، جدا از این که چه کسی هستن یا چه کاری دارن انجام میدن، تمایل طبیعی به فکر و عمل خلاق دارن. این یک خاصیت جادویی در موسیقیدانها یا هنرمندها نیست: همه ما در عمق وجودمون تمایلی به خلاقیت داریم که فقط منتظر هست تا خودش رو بروز بده.
سازمانهایی که این نیروی طبیعی رو سرکوب میکنن، در نهایت تیمهایی خواهند داشت که فرسوده و کهنه، بیانگیزه، بدون رضایت و بدون بهرهوری هستن. به وضوح این تیمها به شدت برای کسب وکار مخرب هستن!
چرا همیشه خلاق نیستیم؟!
خوب، اگر نیروی خلاقیت اینقدر برای ما غریزیه، چرا افراد همیشه خلاق نیستن؟ دلیل اینه که موانعی مشترک به ویژه در سازمانها، برای خلاقیت وجود داره. خصوصیت رهبری تیم، احتمالا مهمترین عامل در این مسئله به شمار میاد. اخیرا در تحقیق دیگری، محققان نشون دادن که حمایتی که رهبران از خلاقیت میکنن، اثر شدیدی روی خلاقیت تیم داره. بدون حمایت و تشویق از سطوح بالای سازمانی، افراد احساس امنیت کافی برای انجام ریسک روی ایدههاشون ندارن، و در نتیجه تفکر خلاق در نطفه خفه میشه!
معضلهای دیگه ناشی از مسائل معمول هستن که تیمها در کنار هم به صورت گروهی کار میکنن. مثلا، یه عضو تیم ممکنه غالب باشه و ایدههای بقیه رو حذف کنه تا ایدههای خودش بیشتر به چشم بیاد. یا اعضای تیم ممکنه خجالتی یا ترسو باشن و اعتماد به نفس کافی برای بیان ایده خلاق رو نداشته باشن.
همینطور، وقتی در مورد انتخابهای تیم حرف زده میشه، بعضی اعضا ممکنه ایدههای خودشون رو فراموش کنن و بعضیهای دیگه ممکنه منتظر ابراز وجود باشن. بقیه هم وقتی به ایدههای بقیه گوش میدن، ممکنه فکر کنن از نظر خلاقیت کم آوردن. علاوه بر این، تفکر گروهی[1] میتونه مانعِ تفکر خلاق باشه، چون تمایل افراد برای رسیدن سریعتر به اجماع، میتونه تمایل به راهحلهای ریسکی و نوآورانه رو تحتالشعاع قرار بده.
موانعی مثل فشار برای تائید نظر و احترام طبیعی به مقام بالاتر هم میتونه در عدم بروز خلاقیت نقش ایفا کنه.
چه استراتژیهایی برای تشویق خلاقیت مناسبه؟
با وجود موانع زیاد، امکان پرورش و رشد خلاقیت در تیم وجود داره. اما این کار به تلاش مداوم و متمرکز برای ایجاد محیطی نیاز داره که تفکر خلاق رو هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت تشویق کنه.
برای تشویق خلاقیت در تیمتون، از روشهای زیر استفاده کنین:
از ریزمدیریت[2] پرهیز کنین
ریزمدیریت میتونه یک عامل قوی در از بین بردن تفکر خلاق باشه. به عنوان یه رهبر باید از ریزمدیریت پرهیز کنین و این فقط یکی از چندین دلیلش هست. به افراد فضا و آزادی لازم برای تفکر خلاق، کار کردن و عملکرد فوقالعاده رو بدید.
اعتماسازی کنین
رابطه بین شما و تیمتون باید براساس اعتماد باشه. بدون اعتماد و احترام دوطرفه تفکر خلاق رخ نمیده. این به این دلیله که تفکر خلاق، میزانی از ریسک رو با خودش به همراه داره و افراد با کسانی که بهشون اعتماد ندارن ریسک قبول نمیکنن.
اگر تو تیم شما معضل نبود اعتماد وجود داره، باید یاد بگیرین که چطور تو تیمتون اعتمادسازی کنین، طوریکه آدمها به اندازهای در کنار شما و بقیه احساس امنیت کنن که خلاقانه فکر کنن. مثلا میتونین با یاداوری این موضوع که تفکر خلاقانه چقدر برای شما و سازمان اهمیت داره، احساس امنیت رو در افراد ایجاد کنین. ممکنه در اثر تکرار این حرف، «احساس کنین مثل یک نوار تکراری هستین»، ولی نگران این حس نباشین، تکرار باعث میشه پیام شما در ذهن افراد جا بیوفته.
شکستها رو جریمه نکنین
بسیاری از افراد در برابر بیان ایدههای خلاق و به ویژه در اجرای اونها، مقاومت میکنن چون از شکست ترس دارن. و یا از این میترسن که در صورت کار نکردنِ ایده جریمه بشن. به عنوان یه رهبر، خیلی مهمه که به افرادتون کمک کنین تا به ترس از شکست غلبه کنن و چیزهای خوبی که ممکنه از کار به دست بیاد، رو ببینن. خیلی از شکستها درون خودشون درسها و بینشهای مهمی دارن که اگر به کار گرفته بشن، میتونن در انتها به موفقیتهای بزرگتری منجر بشن.
شکست میتونه به محصولات و ایدههای فوقالعادهای منجر بشه. مثلا، یکی از مشهورترین محصولات شرکت خلاق 3M، یعنی استیکرنوت[3]، نتیجه مستقیم یه شکسته! یه محقق در شرکت تلاش میکرد چسب جدیدی بسازه که معلوم شد خیلی ضعیفه. یه محقق دیگه تو همین شرکت در مورد این چسب به دردنخور شنید و شروع کرد به استفاده از اون برای چسبوندن یادداشتهاش به صفحههای مربوطه. بقیه داستان معلومه!
این داستان کلاسیک فقط یکی از مثالهایی هست که چطور یک شکست به یک نوآوری در محصول و ایده جدید منجر شده. در مورد شکستهای شرکتتون، اطلاعات جمع کنین و از داستانگویی بیزنسی استفاده کنین تا به افراد کمک کنین که شکست رو بپذیرن و درسهای پنهان در اون رو پیدا کنن.
از تکنیکهای طوفان ذهنی[4] موثر استفاده کنین
طوفان ذهنی یه تکنیک رایج برای تولید ایدههای مختلفه. با این وجود، موانع مختلفی در اجرای این تکنیک هست که مانع خلاقیت میشن. این تکنیک هم مشابه تفکر گروهی، موانعی مثل احترام به مقام بالاتر و خجالت رو در خودش داره که خودشون رو در جلسه طوفان ذهنی نشون میدن. برای همین بهتره که از نسخههای متفاوت طوفان ذهنی به جای خود طوفان ذهنی استفاده کنین:
-
اگه در تیم عضوی دارین که تمایل داره ایده بقیه رو کمارزش نشون بده، بهتره از تکنیکهایی مثل Roun-Robin Brainstorming یا Crawford’s Slip-Writing Method استفاده کنین. این تکنیکها تولید ایده رو تشویق میکنه، در عین حال به همه شانس برابری برای مشارکت میده!
-
اگه اعتقاد دارین که خلاقیت تو تیم شما به این دلیل سرکوب شده که رسیدن به توافق جمعی برای افراد گروهتون بالاترین اهمیت رو داره، از تفکر گروهی پرهیز کنین.
-
اگه فکر میکنین که اندازه گروه براتون مسئله ایجاد کرده، از روش Charette Procedure استفاده کنین.
-
به جای اینکه به سادهترین یا اولین اقدام فکر کنین، میتونین تیمتون رو کمی جلو ببرین تا عمیقتر مسئله تیم رو تحلیل کنین. ابزارهایی مثل «تکنیک ۵ چرا[5]»، «تحلیل اثر و علت[6]»، و «تحلیل علت ریشهای[7]»، میتونه به تیمتون در بررسی دقیقتر مسائل کمک کنه تا بتونن به راهحلهای خلاقانهای برای حل مشکل برسن.
-
اگه میخواین یه حرکت جدید به جلسات طوفان ذهنی وارد کنین، نوشتن ذهنی[8] رو امتحان کنین! این تکنیک به افراد تیمتون اجازه میده که ایدههای بقیه رو گسترش بدن، در عین حال که هنوز همه شانس برابر برای مشارکت دارن.
از مثال برای هدایت افراد کمک بگیرین
یادتون نره که وقتی پای خلاقیت میرسه، تیمتون به شما نگاه میکنه. افراد رو با یه مثال اولیه به خلاقیت تشویق کنین. ایدههای خلاقانه خودتون رو بروز بدین، از ریسک کردن نترسین و به افرادی از تیم که ایدههای نامعمول دارن، میدون بدین.
هر چی بیشتر تفکر خلاق خودتون رو نشون بدید، تیمتون احساس امنیت بیشتری میکنن و از شما تبعیت میکنن.
خلوت و تنهایی رو تشویق کنین
بعضی وقتها، آدمها حس میکنن وقتی تنها هستن میتونن راحتتر خلاقیت به خرج بدن! هر وقت میتونین، تشویقشون کنین که برای فکر کردن به ایدهها و مفاهیم جدید زمان صرف کنن. همینطور، فضای مناسب و مشخصی مثل یه اتاق کار خالی یا اتاق کنفرانس فراهم کنین تا افراد بتونن ایدههاشون رو تو خلوت دنبال کنن. این احساس آزادی و قدرت در طولانیمدت میتونه منجر به پرورش خلاقیت و هیجان در تیمتون بشه.
تیم شما هم میتونه خلاق باشه!
اگه افراد بارِ کاری شدیدی داشته باشن، خلاقیت چندانی به خرج نمیدن. اگه دنبال خلاقیت هستین، بهشون زمان و فضا برای خلاق بودن بدین.
تفکر خلاق در بسیاری از کسب و کارها حیاتیه. بدون خلاقیت، به ایدههای جدید قوی نمیرسین و سازمانتون در رقابت با بقیه عقب میمونه. به عنوان یه رهبر، این وظیفه شماست که افراد تیمتون رو به خلاقیت تشویق کنین. چند مرحله برای انجام این کار وجود داره:
-
اول اینکه مطمئن باشید که در مورد موانع معمول در مسیر خلاقیت اطلاعات کافی دارین. تفکر گروهی، خجالتی بودن، و ترس از شکست میتونه خلاقیت تیم رو از بین ببره.
-
در مرحله بعدی، تیم رو به تفکر خلاق تشویق کنین. اعتماد ایجاد کنین تا افراد برای بیان ایدههاشون احساس امنیت کنن، شکستها یا ایدههای بد رو جریمه نکنین و با یه مثال اولیه خلاقیت رو راهاندازی و رهبری کنین! برای پرورش احساس امنیت و اشتیاق در تیم، هرچقدر بیشتر زمان بزارید، خلاقیت بیشتری در تیمتون میبینین!