فکر کنم یکی از دلایل تفاوت آمارها، جدا کردن منابع آبی تجدیدپذیر و تجدید ناپذیر است. آبهای زیرزمینی جزو منابع تجدید ناپذیر به حساب میان. در لینک اول گفته ۸۰ درصد آبهای زیر زمینی در اختیار کشاورزی است نه ۸۰ درصد کل آبها.
بله. آب دریاچهها و رودخانهها و آبهای زیر زمینی جزو منابع آب شیرین به حساب میان.
این مطلبی رو که اینجا لینکش رو می ذارم خوندم و در عین شگفت زدگی، لذت بردم.
هلند نمونه ای است از کشوری موفق در حوزه ی مدیریت منابع برای ارزش آفرینی از طریق کشاورزی. فکر می کنم در کنار توجه به این مسئله که چقدر از منابع آبی در حوزه ی کشاورزی مصرف میشه، امکان داره که هم زمان به میزان ارزش آفرینی اون مقدار آب هم توجه بشه.
وقتی متوجه شدم که توی کشورهایی مثل تایلند، آب آشامیدنی رو هم باید خرید و آب شیر غیر آشامیدنی هست، خیلی تعجب کردم و تازه متوجه بعضی بحث هایی که مسئولین در رابطه با قیمت گذاری آب در سایر کشورها مطرح می کنند، شدم … . حالا آب آشامدنی رو کسی تو ایران نمیخواد پولی کنه (خودم هم زیاد موافق این مسأله نیستم)، اما قیمت گذاری آب در بخش های کشاورزی و صنعت خیلی میتونه در جلوگیری از هدر دادن اون و کاهش مصرف مؤثر باشه، و ارزش واقعی آب رو بشناسونه و صاحبان این بخش ها رو به استفاده از تکنیکهایی که به هدر رفت کمتر آب و استفاده بهینه از آب منجر بشه، وادار کنه … .
نمیدونم الان توی بخش کشاورزی ما از آب شیرین و تصفیه شده استفاده میشه یا خیر، اما واقعاً توی این بخش و حتی برخی از صنایع، باید از پساب تصفیه نشده یا در درجات پایین تصفیه شده استفاده بشه و نه از آب شیرین … .
94 درصد منابع آب دنيا در اقيانوس ها و درياها قرار دارند كه شوري بالايي داشته و عملا غير قابل استفاده است.
از بقيه ٤درصد به صورت آب زيرزميني و ٢درصد دريخچالهاي قطبي قرار گرقته اند و آب رودخانه ها كمتر از ٠/٠١ است.
در اين ميان چون از آب شيرين يخچالهاي قطبي نميتوان استفاده كرد پس اگر آب شيرين يخچالها را در نظر نگيريم، بيش از ٩٥درصد منابع آب شيرين كره زمين را آب زيرزميني تشكيل ميدهد.
در ايران اكثر مديريت و اجراي پروژه هاي آب را متخصصين آبشناسي عمران يا كشاورزي در دست گرفته اند و هميشه بدليل اين كه آب هاي سطحي با چشم ديده ميشوند مشكل كاهش آب رودخانه ها از مدتها پيش آشكار و روشن بود در حاليكه كمتر با ديد زمين شناسي و آب زير زميني به مسئله ها نگاه كرديم.
به نظر من اگه کشاورزی برای هر منطقه یا استان انحصاری محصول خودش بشه بهتره. مثلا وقتی کرمانشاه بزرگترین تولید کننده نخود کشور هست و از تولید کنندگان اصلی گندم است به نظرم بهتره که فقط اجازه کشت این دو محصول داده بشه در این استان و بهترین روش های کشت و بهره برداری این دو محصول در استان پیاده بشه (چون مصرف اب بسیار پایینی هم دارند). به نظر شما منطقیه که گوجه فرنگی، ذرت، سیب زمینی و… کاشته بشه؟ (که مصرف اب بسیار بسیار بالایی دارند)
چرا خراسان رو منحصر به زعفران نمیکنن؟ به جای 360 تن زعفران خشک در سال، چرا تولیدمون 5 برابر یا 10 برابر نشه؟ یا مثلا وضعیت پسته در کرمان یا خرما در جنوب.
هیچ دلیل منطقی ای وجود نداره در خراسان که کمبود اب سالم شرب حتی داریم ، ذرت بکارن.
البته ما هم برای آب اشامیدنی پول میدیم، فقط پس از مصرف و من متوجه نکته ای که گفتید نشدم؟
تو قطر و بعضی جاهای ایران هم آبِ شیر، آشامیدنی نیست و باید از آب های دبهای قابل شرب بخری. این دو تا مشکل ایجاد میکنه: سختی دسترسی به آب اشامیدنی در لحظه، و در ضمن دبه های بزرگی که لازمه تا خونه حمل شن (یعنی هزینه ی حمل با خود خریدار هست ).
آب مورد استفاده در کشاورزی تصفیه نیست، ولی از منابع آب شیرین دست اول هست؛ یعنی با حفر چاه یا استفاده از چشمه ها و قنات ها به منابع آب میرسن.
موضوع هدر رفت آب تو کشاورزی رو خیلی مورد بحث قرار دادیم، ولی باید چند تا موضوع رو بررسی کنیم:
یک اینکه چطور میشه کشاورزی اقتصادی با مصرف کمِ آب تعریف کنیم. ببینید شما تا ده سال دیگه هم بشینید بگید که آب تو کشاورزی مصرفش زیاده، ولی برای کشاورز سود نداشته باشه هیچ وقت مفید نیست. یه دو دو تا چهار تا خیلی ساده میکنیم میبینیم مثلا یه کشاورزی که دو هزار متر زمین داره بخواد سرمایه گذاری کنه، یه چیزی مثلا ده میلیون سرمایه میخواد. با هزینه های دیگه میشه سی میلیون. خوب چقدر میتونید بازده برای این کشاورز معرفی کنید که بتونه هم این سی میلیون رو برگردونه و ضمنا بتونه برا خودش و خانواده اش تا یه سال نون داشته باشه.
الان طرح کنتور گذاشتن سر چاه های آب روستاهاست. شما نه سرمایه دادید و نه برنامه عملی دادید برای اینکه مشکل رو حل کنید، فقط اومدید میگید اب کم مصرف کنید نتیجه میشه چاههای غیر مجاز که دهانه اش زیر بخش مسکونی خونه شخصه و با یه لوله به زمینش وصل میشه.
از طرفی یه بخش مسخره تر و فان تر قضیه اینه که کتابهای خیلی از دانشجوهای مهندسی آب، در مورد مدیریت منابع یا غربیه یا رفرنسشون اون وری. در صورتیکه اینها اون مشکل آب و اون مشکلاتش رو ندارن. بنابراین تو تقریبهایی که میزنن یه جاییش گیر میکنه. مثال پرت: ایده جلو زدن از هلند تو سد سازی تو دهه هفتاد تا اواسط هشتاد.
این موضوع اونجایی ناراحت کننده میشه که یه کشاورزی تو یه روستایی می بینه که همه عمر و سرمایه اش بدون آب داره بی ارزش میشه. پس همه تلاششو میکنه تا اونو نجات بده. حالا شما هی بگید اب باید کم مصرف شه. مثل اینکه یکی داره خونش رو دزد می بره، بعد بهش بگید با دزد با ملایمت مذاکره کن.
این نقطه کوره که ادمها رو از فکر کردن درست واداشته کجاست؟
ما برای آب به صورت کلی پول میدیم (که البته بماند که حتی آب حموم هم تو ایران بیش از حد تصفیه شده و قابل شربه)، اما مثلاً تو بعضی کشورها غیر از پولی که احتمالاً به طور کلی برای مصرف آبشون میدن، باید آب آشامیدنی رو هم به صورت آب معدنی و امثال اون جداگانه خریداری کرد.
البته بسیاری کشورهای دیگه اینطوری نیستند که آب آشامیدنی رو بخوان جدا بخرند، اما اونها هم آب شیرشون نسبت به ایران در سطح پایین تری تصفیه میشه که البته همونطور که گفتم، نمیخوام بگم ما هم باید اینطور باشیم … . در واقع همون بحثی که مسئولین همیشه مطرح می کنند که آب شرب رو از آب لازم برای سایر مصارف جدا کنیم، طوریکه آب شرب به خوبی تصفیه شده باشه، اما آبی که برای سایر مصارف هست، در سطح پایین تری تصفیه بشه.
صرفا با واژه «مصرف» حق مطلب در مورد مصرف آب بیان نمیشه!! در زمینه آب سه واژه تخصصی به کار برده میشه.
Withdrawal, Consumption, Discharge که هر کدوم از اینها به این صورت تعریف می شن.
**Water withdrawal** is defined as "water diverted or withdrawn from a surface water or groundwater source.
**Water consumption** is defined as "water use that permanently withdraws water from its source; water that is no longer available because it has evaporated, been transpired by plants, incorporated into products or crops, consumed by people or livestock, or otherwise removed from the immediate water environment."
**"Water discharge** is defined as "returned water to the hydraulic system as wastewater.
بنابراین این رابطه بین اونها وجود داره:
Water withdrawal = Water consumption + Water discharge
درضمن این داده ها از سایت فائو، به تفکیک واژگان بالا، در مورد آب ایران می تونه راهگشا باشه.
طبق نوشته این سایت؛ در بخش کشاورزی آمریکا، 80 درصد آب Withdraw شده Consume میشه.
موضوعی که الان مهمه اینکه از این سهم 92 درصدی water withdrawal برای کشاورزی ایران چند درصدش water discharge هست یا در واقع به منابع آب برمیگرده؟
این نظریه درستی نیست. اگر به صورت تجربی کشاورزی کرده باشید متوجه می شید که نمیشه همه ساله در یک قطعه زمین کشاورزی فقط یک محصول کاشت. به عنوان مثال پدر من در دشت ماهیدشت کرمانشاه کشاورزی می کنند. سال اولی که گندم کاشته میشه عملکرد بسیار قابل قبولی داره اما سال دوم عملکردش نصف سال اول هم نیست و در سال سوم اگر دوباره گندم کاشته بشه عملا محصول قابل توجهی تولید نمی کنه و کشاورز مجبوره برای کسب درآمد به صورت یک سال در میان کاشت خودش رو تغییر بده. مثلا بین دو سال گندم یک سال چغندر قند زمین رو غنی می کنه. البته خود کاشت چغندر قند آب بسیار زیادی مصرف میکنه و اصلا توجیه اقتصادی برای کشور نداره اما درآمد بالایی رو نصیب کشاورز می کنه. حالا باید تحقیقی انجام بشه که یک محصول قابل کشت با مصرف پایین آب به کشاورز معرفی بشه تا بتونه به جای چغند قند بین دوسال گندم کشت کنه که هم زمین تقویت بشه هم کشاورز بیکار نشه هم آب کمتری مصرف بشه. اخیرا من با یکی از کشاورز های بیرجند صحبت می کردم، ایشون می گفت که زعفران گزینه مناسبی هست برای کرمانشاه و باید تحقیق بشه که آیا میشه از اون به عنوان محصول جایگزین برای افزایش غنای زمین استفاده کرد یا نه. به طور کلی سیاست تک محصولی در یک قطعه زمین کشاورزی سیاست درستی نیست و کشاورز رو به دردسر میندازه.
کاملا حق با شماست اقای محمودی عزیز
به نظرم میشه یک سال گندم باشه یکسال نخود ، نخود هم زمین رو از غنی میکنه هم از نظر اقتصادی خیلی بصرفه ست .
کرمانشاه هم کشت دیم داره هم ابی ، خیلی خوب میشه که کلا گندم و نخود به صورت متناوب در هر دو نوع زمین کاشته بشه چون هم صرفه اقتصادی داره هم زحمت کمتر و از همه مهمتر اب بسیار کمی مصرف میشه.
اقای شاکری عزیز ، به نظرم باید قبول کنیم و بپذیریم که کشور ما یک کشور خشک هست و برای کشاورزی ابی مناسب نیست ، چه اشکالی دارد ذرت وارد کنیم ؟! ایا ارزش داره هندوانه بکاریم ؟!
به نظر من واژه ی خودکفایی رو نباید برای همه محصولات اجرا کنیم .
این آماری که ارائه دادید و همین طور تعاریف و دسته بندی خیلی شفاف کننده و خوب بود. ممنون.
و فکر کنم این آمار، نقد مطرح شده در پست اول توسط @Ali_Shakeri رو تقویت کرد! من قبل از دیدن این آمار خودم رو توجیه میکردم که خب حتما مسئول گزارش آمار منظورش این بوده که ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی مصرف (بیرون کشیدن آب از منبعش و برنگردوندن به منبع) میشه و خوب تو صنعت احتمالا آب بازیافتی خوبی به زمین برمیگرده و چیز زیادی مصرف (به معنای consumption) نمیشه. یعنی فکر میکردم امار ۹۲٪ به consumption اشاره داره.
الان نظرم برگشت و به نظرم علی درست اشاره کردن، این آمار یه جاش میلنگه:
آیا صنعت و نیروگاههای حرارتی فقط ۱درصد آب از منابع آب ایران استخراج میکنن؟ (استخراج به معنای Withdrawal).
تو وب گشتم چیز خوبی پیدا نکردم (البته فارسی!). احتمالا باید یه جور تخمین بزنیم.
من بر اساس آمارهای ارایه شده توسط @mohifalahi و موضوع زیر، میخواهم نمودار استخراج سالانه آب در ایران را به روز کنم.
در موضوع بالا تخمینی از استخراج سالانه آب در نیروگاههای ایران ارایه شد که در ایران در حدود ۲۷ کیلومتر مکعب است. آمارهایی که در سایت فائو وجود دارد با نادیده گرفتن این مسئله استخراج آب را سالانه ۹۳ کیلومتر مکعب عنوان کرده است (رجوع کنید به نظر قبل). اگر ۹۳ کیلومتر مکعب استخراج آب را با ۲۷ کیلومتر مکعب جمع کنیم به مقدار ۱۲۰ کیلومتر مکعب میرسیم. بنابراین برای افزودن بخش نیروگاهها باید نمودارهای قبل را کمی دستکاری کنیم.
نمودار زیر تخمینی است از استخراج آب ایران در بخشهای مختلف صنعت، مصرف شهری، کشاورزی و دامداری و نیروگاههای حرارتی.
استخراج آب در بخش کشاورزی در حدود ۷۰ درصد است. احتمالا بزرگنمایی وزارت نیرو در مصرف آب کشاورزی برای این بوده که مصرف آب در نیروگاهها را پنهان کند و یا بخش کشاورزی را هر چه بیشتر به اصلاح ترغیب کند.
آمار ارایه شده در نمودار بالا با مصاحبه آقای کلانتری رییس جدید سازمان محیط زیست همخوانی بیشتری دارد.
آمار جدید زمانی که با آمار ارایه شده در آمریکا مقایسه شود، باورپذیرتر به نظر میرسد.
توی موضوع “برای تولید برق چه میزان آب مصرف میشود؟” چیزی ندیدم که رفرنسی باشه برای اینکه در ایران سالانه 27 کیلومتر مکعب آب از منابع زیرزمینی برای تولید برق استخراج می شه. توی دو مقاله رفرنس داده شده در اون موضوع هیچ جا نام ایران رو ندیدم.
به همین سادگی نمی شه گفت که فائو در آماری که برای استخراج آب داده در حدود 30 درصد خطا داشته.
در این مقاله میزان آب مصرفی برا تولید انرژی، رو بین کشورهای مختلف مقایسه کرده و آمار دقیق تری از ایران در دست داده. ایران جز ده کشور برتر در میزان آب مصرفی برای تولید انرژی هست (کشور پر مصرف). در عین حال میزان مصرفش یک دهم آمریکا گزارش شده.
Map 1. Total water consumption for energy production (WCEP) 2008.
و اگه داده ی قبلی رو به جای سی کیلومتر مکعب آب مصرفی در نیروگاه ها بذاریم سه کیلومترمکعب (که با عددهای مقاله جدید همخونی داره)، به نظر میرسه آمار یک درصدی مصرف آب (consumption) در بخش نیرو نهایتا بتونه به سه درصد افزایش پیدا کنه نه بیشتر!
و نکته ای که اینجا هنوز داره من رو اذیت میکنه این هست که امار گزارش شده به فائو، مربوط به استخراج هست و نه مصرف! یعنی withdrawal و نه consumption.
پ.ن. :
رفرنس موجود در موضوع برای تولید برق چه میزان آب مصرف میشود؟ بیشتر برای مقایسه آورده شده و در طرح موضوع عنوان شده: «این تحقیقات در مورد نیروگاههای آمریکا انجام شده و ممکن است برای ایران معتبر نباشد. با این حال ما به عنوان یک تخمین از این اعداد استفاده میکنیم.»
امشب (28 مهر 96) در برنامه «تمام قد» از رادیو تهران، کاوه مدنی مهمان برنامه بود و درباره خودش و مسأله آب ایران صحبت می کرد.
یک نکته خیلی مهم از حرف هاش برداشت کردم که نگاهم رو تغییر داد.
صحبت بر سر مصرف 90 درصدی آب در بخش کشاورزی و 6-7 درصدی در بخش شهری بود و اینکه این یک اشتباهه که فکر کنیم چون 90% آب در بخش کشاورزی مصرف میشه پس صرفه جویی در بخش شهری بی فایده است!
اینطور که آقای مدنی گفت هر بخشی از کشور دارای منابع آبی خودش هست و تهران رو مثال زد که از همه منابع آبی در دسترس اش برای تامین آب شرب استفاده کرده و منابع بیشتری نداره پس حتما باید به مدیریت تقاضا و صرفه جویی در بخش آب شرب هم توجه بشه.
اما نکته دیگه در مورد هزینه آب شرب و آب کشاورزی هست که هزینه تمام شده آب شرب در شهرها بسیار بیشتر از آب کشاورزی هست، پس این هم دلیل دیگه ای که لازمه در بخش شهری به مدیریت مصرف آب توجه ویژه ای بکنیم.