توی رستورانها خیلی از ادمها غذاهاشون رو کامل نمی خورند. باقی غذاشون هم تمیزه اما دور ریخته میشه. چطوری میشه این موضوع رو مدیریت کرد؟ این مورد توی مراسم عروسی ها و عزا ها هم دیده میشه خیلی
آیا میشه تخمین زد به این روش روزانه چه مقدار مواد غذایی دور ریخته میشه؟ با این مقدار میشه چند نفر آدم گرسنه رو سیر کرد؟
با چه روشهایی میشه این اسراف غدایی رو کاهش داد؟ چه راهکارهایی وجود داره که ادمها به اندازه ای که گرسنه هستن غذا دریافت کنن تو رستورانها؟
راه حلی که در سلف دانشگاه هایدلبرگ و بعضی رستورانهای شهر وجود داره اینه که قیمت غذاها بر حسب وزنشون محاسبه میشه و در نتیجه هر کسی به اندازه ای که گرسنه هست غذا میریزه تو ظرفش و به همون اندازه هم پولش رو میده. در سلف سرویسهای دیگه که فرقی نمیکنه غذای کم تو ظرف بریزی یا زیاد در هر صورت یه مبلغ میپردازی به نظرم این اسراف غذایی بیشتر هم میشه چون ادمها سعی میکنن بیشترین استفاده از غذا رو بر اساس پولی که دادن داشته باشن که خروجیش موندن غذای زیادی در ظرفها هست.
طبق آمار سازمان جهانی غذا و کشاورزی، بیشتر از یک سوم غذاهایی که در جهان تولید میشه در نهایت سر از زباله دونی ها در میاره، و طبق آمار دیگری، یک نهم مردم دنیا از سوء تغذیه رنج میبرن.
اینکه معیار قیمت غذا ها وزنشون باشه خیلی خوبه و عالی ولی به نظر من یک کار دیگه هم میشه کرد.اونم جمع اوری این غذاها واسه حیوانات خانگی که تعدادشون روز به روز داره زیاد تر میشه(حداقل تو تهران)
حمیدرضا استفاده از غذاهای دست خورده به این شکل که شما گفتی دربیاد خوبه. به نظرم باید کسایی طی حرکت هایی خودجوش و مردمی این کار رو بکنن چون همیشه ما با حجم غذایی مواجه هستیم که بالاخره به هر صورتی هم که مدیریت شه جزو غذاهای دست خورده خواهند بود.
اما در مورد “غذاهای دست نخورده” تا اونجا که خبر دارم یه سری جمعیت ها وجود داره که به جمع آوری اینطور مواد غذایی دست نخورده می پردازه و اون رو در اختیار افراد نیازمند و بیخانمان ها و کارتن خواب ها (که متاسفانه کم هم نیستن) قرار میده نمونه اش در تهران طرح: تهران، شهر بدون گرسنه هست که توسط جمعیت طلوع بی نشان ها انجام میشه.
جمع آوری غذا برای حیوونا حرکت خوبی هست؛ فقط نکاتی داره:
- دادن بازمونده ی غذاهای انسان ها که ممکنه دارای خیلی مواد مضر برا حیوونا باشه، باعث آسیب رسوندن به حیوونا میشه. این مواد مضر گاهی بزاق و یا باکتری های بدن انسان (فلور طبیعی بدن) هستن. در بعضی کشورها خیلی راحت غذا دادن به حیوونا، مخصوصا حیوان های غیراهلی رو ممنوع کردن و برای این کار ممکنه حتی جریمه هم بشی. یه موقع حتی آماری هم از سنجاب هایی که به دلیل باکتری های کف دست ادمایی که بهشون غذا میدادن مردن هم دیده بودم، که الان متاسفانه این آمار رو با گشتن پیدا نکردم
انگار میایم ثواب کنیم با غذا دادن به حیوونا ولی بیشتر باعث آسیب رسوندن بهشون میشیم.
- غذایی که برای انسان ها آماده میشه معمولا انرژی زیادی برای تهیه ش صرف میشه، چه انرژی انسانی و چه انرژی گرمایی لازم برای پخت و پز. و معمولا حیوان هایی مثل سگ و گربه، نیاز به این همه پخته شدن غذاشون ندارن و با صرف انرژی کمتری میشه براشون غذاهای مناسبی آماده کرد. در نتیجه حتی اگه غذا رو به سگ و گربه ها بدیم هم باز مقدار زیادی انرژی هدر دادیم.
- در عین حال این پیشنهاد به نظرم با همکاری بعضی افراد که دغدغه ی نگهداری از سگ و گربه ها رو دارن، قابل پیاده شدن به صورتی که سگ و گربه ها کمتر آسیب ببینن هست. یعنی میشه قسمت های مناسب غذاها رو جدا کرد، با توجه به اینکه حساسیت سگ و گربه ها خیلی کمتر از حیوون هایی مثل سنجاب و میمون و … هست. یعنی این دو جانور حیوان های خونگی حساب میشن. راستی از اهالی پیگیر در این زمینه کسی در پادپرس نیست؟
کمی بیشتر راجع به این سیستم وزنی غذا دادن میگی؟ سلف دانشگاه هایدلبرگ در شلوغ ترین ساعت هاش، چند تا مشتری داره؟ به نظر نمیرسه چنین سیستمی برای جاهای شلوغ که زمان غذا خوردن محدود هست، مثل دانشگاه ها، مناسب باشه.
در ضمن مشتری ها چه جوری منتقل میکنن که چقدر میخوان؟ آیا وزن میدن یا از روی حجم غذای کشیده شده کافی بودن یا نبودنش رو انخاب میکنن؟
غذا کیلویی چند است آیا؟ و اگه چندین جور چیز در غذا موجود باشه، مثلا پلو و خورش ایا دوبار لازمه وزن شه غذا؟ کمی سخت نمیشه این شکلی؟
پ.ن. به نظرم سیستم جالبی میاد. حداقل هدررفت توش خیلی کمه. و دارم فکر میکنم اگه بخوایم چنین سیستمی رو جایی داشته باشیم، حواسمون بهتره به چی باشه؟ و کجاها قابل پیاده شدنه چنین چیزی؟
ساعت ۱۱ تا ۲ (تقریبا) تایم نهار هست. در شلوغترین تایمش که بین ۱۲:۳۰ تا ۱ هست شلوغی سلف در حدی هست که بخوای برای کشیدن غذا تو صف باشی یا دنبال صندلی خالی بگردی.
هر کسی هر مقداری غذا میخواد از انواع مختلف میکشه تو ظرفش و بعد که میخواد وارد سالن غذاخوری بشه این غذا وزن میشه و متناسب با وزنش از اعتبار کارت فرد کم میشه. غذا کیلیویی ۸ یورو هست و قیمت سالاد و سبزیجات و غذای اصلی برابره ولی قیمت دسر یا سوپ و نوشیدنی متفاوته. به همین خاطر یه بار وزن شدن کافیه. چون برای بقیه موارد مث سوپ قیمتش معلومه که هر کاسه سوپ چنده و وزن نمیشه. خود من باگی توش ندیدم!
دانشگاه خوارزمی کرج مدتی سیستمی داشت که دو تا ظرف میذاشتن رو میز وسط سلف به اسمهای سرریز برنج و سرریز خورش چون که اشپزها برامون غذا میکشیدن بعضیا مجبور بودن بگن بیشتر براشون غذا بریزه و بعضیا هم کمتر. عده ای هم چیزی نمیگفتن و بعد این غذا رو خالی میکردن تو ظرفهای نامبرده البته قبل اینکه شروع کنن به خوردن غذا:) این پیشنهاد به سلف مرکز تحصیلات تکمیلی هم داده شد ولی گفتن روش غیر بهداشتی ای هست
به نظر من باید این موضوع جا بیفته که هرکس مابقی غداش تو رستوران یا هر جایی رو با خودش ببره خونه و از این موضوع هم خجالت نکشه. تو کانادا این فرهنگ جا افتاده و مردم از رستوران می خوان که غذا، حتی سالاد و نون اضافی، که سفارش دادن رو براشون بسته بندی کنه تا ببرن خونه.
علت ازدیاد حیوانات به قول شما خانگی همین تغذیه خارج از قاعده توسط انسانهاست، در حالی که در نقاط و شهرهای دیگر دنیا برای کنترل جمعیت این حیوانات از عقیمسازی آنها استفاده میکنند.
از این رو با پیشنهاد شما به شدت مخالفم.
البته بستگی داره چه نوع حیوانی مد نظرتون باشه. مثلا تو شهرستان ها که هنوز حیاطی در اختیار داریم ما این اضافات غذایی رو جلوی مرغ ها میریزیم و از تولیدات مرغ ها استفاده می کنیم!!! خیلیم خوبه
البته نمی دونم تو شهرای بزرگ و زندگی آپارتمانی چطور میشه همچین طرحی چید. مثلا میشه هر محله ای مکان خاصی داشته باشه تا شهروندان اضافات غذاهاشون رو ببرن تحویل بدن و در ازاش مثلا تخم مرغ تحویل بگیرن. البته قبلش احتمالا باید دنبال مجوزهای بهداشتی همچین مکانی بود.
اون یه موضوع دیگهست. پارکهای تهران از حجوم گربه دیگه جایی برای استراحت و تفریح نمونده متاسفانه.
خوبه بدونید که به ابتکار و اقدام «انجمن دوستداران محیط زیست» دانشگاه شریف اخیرا پسماند غذایی، باقیمانده نون و ظروف پلاستیکی در سلف دانشگاه تفکیک میشه. طرح به تازگی راه افتاده و همراهی دانشجوها به مرور داره بیشتر میشه.
حالا چند تا آمار در مورد زباله های سلف بهتون بدم.
روزانه حدودا 4000 نفر در سلف دانشگاه غذا میخورن و وزن غذای کشیده شده برای هر نفر به طور میانگین حدود 550 گرم هست. از این 2200 کیلوگرم غذای تحویل داده شده (به جز نون)، حدود 150 تا 160 کیلوگرم دور ریخته میشه یعنی حدود 37 تا 40 گرم به ازای هر نفر. و این چیزی حدود 7 درصد کل غذا هست و به عبارت دیگه میشه حدود 300 نفر رو با همین غذا از گرسنگی نجات داد یا به عبارت دیگه از هدر رفتن منابع معادل اون جلوگیری کرد.
من در بعضی از تالارها دیدم که بعد از اتمام جشن چند نفر میان و غذاهای دست نخورده و یا حتی دست خورده را داخل کیسه ای میریزن و با اونا غذای روزانه خودشون رو تامین میکنن که حتی صاحب تالارهم کاری به اونا نداره.حالا بحث این که در کل این غذاهای دست نخورده کجا میرن اینه که بعد از جمع کردن اونا و ریختن در کیسه زباله اونم در سطل های زباله کنارخیابون میزارن و شهرداری پس از جمع آوری اونا تمام غذاها رو واسه حیوناتی که از این راه بقا پیدا میکنن میبرن.در کل این غذاها دور ریخته نمیشن
مشکل اساسی ما ایرانی ها عدم برآورد درست در تهیه مواد غذایی و امکانات مربوط به تالار و #پرسش فرهنگ درست استفاده از آن بدانیم.اصلا چرا باید اسراف بشه که به این فکر بیفتیم که چگونه از پسماندها آن استفاده کنیم، حداکثر انحراف در غذای تالار باید بیست یا سی پرس باشد در حالیکه در برخی از رستورانها بیش از صد پرس و خیلی بالاتر است حال سوال من اینه چه مدل بهینه ایی برای کم کردن این انحراف انجام بدهیم و از حاصل این صرفه جویی در مسیر کمک های بشردوستانه استفاده کنیم؟
@Ahmad_Khan اتفاقا همونطور که میگی یکی از زمینه هایی که در مدلسازی داره روش کار میشه برآورد تقاضای بهینه در سطوح مختلف هست. تقاضای انرژی، تقاضای آب و تقاضای غذا…
ما در بخش تقاضای انرژی دو نوع تقاضا داریم یکی «تقاضای انرژی نهایی» و یکی هم «تقاضای انرژی مفید» که دومی بخشی از اولی هست و بسیاری از هدررفت های منابع بین این دو بخش اتفاق میافته که ما در کوتاه مدت پتانسیل 31% صرفه جویی و در بلندمدت با پیشرفت تکنولوژی پتانسیل 50% صرفه جویی داریم.
می خوام بگم که در زمینه غذا هم دقیقا ما تقاضای نهایی و تقاضای مفید داریم که دقیقا بسیاری از هدررفت ها هم بین همین دو قسمت اتفاق میافته. من در زمینه مدل سازی عرضه و تقاضای غذا کار نکردم اما میدونم که برای اینکه مدلی بهینه و پایدار باشه لازمه از سه جنبه مهم برخوردار باشه: اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی
به نظر من صرفه جویی در غذا در بخش مصرف کننده نهایی حتی میتونه از صرفه جویی انرژی نهایی هم آسون تر باشه. فقط لازمه اش اینه که افراد به اهمیت موضوع پی ببرن.
من فکر میکنم برای هر جایی که غذا مصرف میشه (رستوران، تالار، دانشگاه، خونه، اداره و …) باید رویکردی مختص به خودشون برای صرفه جویی پیشنهاد داد.
در مورد هدررفت غذا در رستوران ها که موضوع بحث ما هست من فکر میکنم چند تا فاکتور لازمه…
1- تعهد و مسئولیت پذیری میزبان مجلس
2- تجدیدنظر در برخی فرهنگ های نادرست مثل به رخ کشیدن خود با حجم و تنوع زیادی از غذا که در اختیار میهمانان مجلس قرار می گیره.
3- فراهم بودن یک سری امکانات و ارتباطات ساده برای جمع آوری غذای اضافه اومده و تحویل اون به کسانی که به هر دلیلی به اون غذا نیازمند هستند.
اما مهمترین بخش با وجود همه این مدلها، تغییر در فکر و نگرش و نوع نگاههای افراد و جامعه است، این چگونه حاصل می شه؟ چطور افکار اشتباه در جامعه باید تغییر کنند؟ چطور یک مدل بهینه فکری در جامعه تسری می یابد؟