يه كار جالب كه ميتونين در همين راستا انجام بدين كاركترسازي و داستان پردازى هست.
فرض كنين ماكت يا نقاشى خانم ميرزاخانى يا عمر خيام رو روى ديوار داريم، بعد در زمانهاى تصادفى معلم دور از ديد بچه ها، يه پازل يا يه معما تو جيب اين كاركتر روى ديوار ميذاره. طورى كه بچه ها اومدن سورپرايز شن. هر دانش اموزى زودتر معما رو حل كنه يه جايزه ميگيره.
يا حتى ابرهايي بالا سر شخصيتها (مثل ابر فكر كردن) كه در زمانهاى تصادفى معلم اطلاعات جذاب بذاره توش.
شاید به طور پیش فرض خواستیم از بچهها از هم دور باشن که شلوغکاری کمتر باشه ولی نکات دیگری هست مثل اینکه میز و نمیکتا لبه ندارن و کنار دیوار بودن مزیت محسوب میشه مثلا مانع افتادن کیف و وسایل میشه چیزی که بسیار در کلاس اتفاق میوفته. ضمن اینکه کم کردن فاصله بین رفت و آمد رو سختتر میکنه.
متوجه نشدم.
تازه از طاقچه هم میشه استفاده کنیم.
بله کمدومون اصلا مناسب نیست ولی اونموقع که من خواستم مدرسه همین رو داشت. تازه جاش هم کنار بورد هوشمند بود، چون یه بار دزد اومده بود مدرسه و میخواست از پنجره وارد شه گفتن فعلن اینجوری بذاریدش: یعنی الان تو عکس 90 درجه چرخیده. اونموقعم گفتم تأثیری نداره قبول کردم. البته اونجا هم که بود استفادش سخت بود و جای بیشتری میگرفت از طول کلاس کم میشد.
کولر خیلی ضعیفه و کلاس رو خنک نمیکنه. ولی جاش هم خوب نیست. کلن این چیزا رسیدگی زیاد میخواد که گاهی انجام میشه گاهی نه.
تازه شوفاژها هم نزدیک خودشون رو به شدت گرم میکنند، و بچههایی که نزدیکش شاکی هستن.
بنابراین همیشه مشکل داریم چه تو سرما و چه تو گرما. درجه حرارت شوفاژا از داخل کلاسا قابل تنظیم نیست، پس متاسفانه گاهی برای تهویه گرمای زیاد باید پنجرهها باز بشه، یعنی اتلاف انرژی.
خوب با این تغییر، مسیر ورود و خروج هنوز از سمت دیوارها بازه. این چنیش حتی اگه هزینههایی که گفتین رو داشته باشه، فضای کنار دیوار رو آزاد میکنه. این فضا خیلی میتونه در خلاقیت بهتون کمک کنه. البته یه راه پرخرج اینه که کلا نیمکتها رو عوض کنین و میز و صندلی بیارین که احتمالا به سادگی قابل پذیرش نیست.
منظورم این بود که صندلی و میز، عملا کمد رو به شکلی بدون استفاده کردن و بچهها نمیتونن ازش استفاده کنن یا حتی ببینن اونجا چه خبره! قاعدتا با انتقال صندلی و میز به جای مناسب، کمد تبدیل به یک فضای عمومی و قابل استفاده میشه.
مسیر باریک میشه و تنش و برخورد بیشتر ولی خوب خوبیای خودش رو داره مثلا کناریها از شوفاژ فاصله میگیرن اینجوری کمتر شکایت از گرما داریم. و اینکه اگه بچههای کنار دیوار بخوان بیان بیرون نیاز نیست بغل دستیشون پاشه. به امتحانش میارزه.
خوب تو مدرسه ازین صندلی هایی دسته دار داریم اگه فضای متناسب با تعداد اجازه بده میتونیم جایگزین کنیم.
البته یه بارم به ذهنم رسیده بود که کلن جایگزین کنم ولی مدیر گفتن که اینا آسیب پذیر ترن و بچهها زود خرابشون میکنن یا مثلا به خودشون آسیب میزنن: مثلا بعضی از بچهها که گاهی رو میز میشینن اگه هوس کنن رو دسته صندلی بشینن هم صندلی میوفته و دستش میشکنه هم خودشون، یه بار خودم اینو دیدم. حالا اگه این وسط کسی هم آسیب ببینه ممکنه مدیر و معلم مقصر شناخته بشه.
راستی اگه همه صندلیها یه طاقچه هم زیرشون باشه خوبه برای گذاشتن وسایل، بشرطیکه کمی بهینه سازی بشه. مثل این:
که نرمی مد نظر @Fatemeh-law رو هم داره، قابل توجه @atefeashoori , @Ali_Shakeri , @zari رنگش هم میتونیم موقع خرید سفارش بدیم، قیمتش هم ناقابل یکیش بیش از 200 هزار تومن. ما چنتا میخواهیم؟؟؟؟ شایدم نخریم چون به قول @yousef اونموقع باید یه فکری هم برای فردگرا شدن بچهها بکنیم.
برای اینکه کمی ذهنها رو همگرا کنم و سوخت به ذهنها برسه ، یه منتخبی از مطالب جالب رو آوردم. سعی کردم از همه مشارکتکنندهها یک یا دو مطلب بیاد. لزوما بهترین مطالب نیست ولی به نظرم نکات جالبی توشون هست.
صندلی نرم مناسب کلاس درس نیست. ادم خوابش میگیره، مثل تو سینما. مخصوصا که معمولا درس ها خواب اورن! و در ضمن احتمالا برا استفاده از بورد هوشمند فضا رو هم تاریک میکنین.
از اونجاییکه خودم در موقع دانش آموزی، آدم خیلی فضولی بودم، دوست دارم:
شکل دیوارهایی کلاس درس مثل کندویی زنبور عسل باشه و تو هر کدومشونم کلی خرت و پرت و کتاب؛ که بچه ها وقت بذارن و برن و برشون دارن و کنجکاویشون رو پاسخ بدن. خوبی این طرح برای کلاس اینکه که کلاس به شدت اکوستیک میشه و در نتیجه اگر بچه ها خودشون رو بکشن هم کسی به ندرت خارج از کلاس متوجه سر و صداشون میشه.
من اصلا به ردیف اول و دوم و بالاتر اعتقادی ندارم معتقدم بچه ها باید خودشون کلاسشون رو اول ترم طراحی کنند و بعد به صورت جمعی از نتیجه اقداماتشون با خبر بشند. باید یاد بگیرند که چطور اگه یه پسر قلدر اول ترم اومد و جلو نشست حتی شده با دعوا اون رو به ردیف عقب بفرستند. حتی ساکت شدن یا نشدن رو هم بر عهده خودشون میذارم و خیلی زود هم ازشون امتحان املا میگیرم تا همشون رو بندازم.
نمی دونم این نکته حذف میشه یا نه ولی من سعی میکنم کلاسهای بچه های اول دبستان مختلط باشه تا دوتاشون تو سنین کم با اختلافات جنس مخالف چه روحی چه جسمی اشنا بشن.
ساعتی رو به عنوان کلاس رویا پردازی به بچه ها کلاس میدادم و تکلیفشون میکردم که حتما طرح یا پروپوزال طوری رو بنویسه و بیاد ارائه بده. من وقتی کلاس اول بودم دوست داشتم از ابرها پنبه تولید کنم و نخ تولید بریسم.
دست آخرم تو تمام حفره های دیوار کلاس پاذلهایی خیلی پیچیده قرار میدم و به معلم میسپارم که ساعتی در روز رو به اونها اجازه بده تا اونها هر کدوم از حفره ها رو واکاوی کنند و سعی کنند اون پاذل رو حل کنند و اگر موفق بودند اون رو تو جشنواره مدرسه بفروشند.
تو مدرسه من وقتی یه دانش آموز از کلاس پنجم فارغالتحصیل میشه اولا تمام کلای پاذل حل کرده و کلی درامد داشته و ثانیا تونسته یکی از رویاهاشو رو به صورت پروپوزال دربیاره و ارائه بده. و البته متوجه اختلافات رفتاری و جسمیش با جنس مخالفشم هست.
موافقم چه معنی میده این همه خرج کنیم بچه تو کلاس ریاضی بخوابه، همون صندلی خشکای خودمون بهتره تازه اگه کسی خوابش گرفت به عنوان تنبیه به موکتای خشکی که قراره کف کلاس بندازیم تبعید میشه
منم فکر نمیکنم حذف بشه ولی بعید میدونم بهتون مجوز تاسیس مدرسه یا مدیریت بدن، شما حرف از اختلاط میزنید و سیاستها به تفکیک حتی در سن جوانی و بالاتر قائلند.
اگه قوانین سایت اجازه بده، میشه جای دیگه بحثشو وا کرد یا لااقل به عنوان یه موضوع در میزگرد تحلیل سیاسی بهش پرداخت. بهر حال امکان پرداختن بهش در چالش وجود نداره. حتی من نمیتونم یه کارتون یا فیلم یا کلیپی که نشونهای از جنس مخالف توش باشه یا هر جور گرایش طبیعی از این دست تو کلاسم داشته باشم حتی اگه قانونی نباشه در خودم نمیبینم با این تابو در مدرسه مواجه کنم بچهها رو. شاید فکر کنید من خیلی محافظه کارم ولی واقعیت اینه که اوضاع بغرنج تر از اونه که فکرشو بکنید. مثلا فیلم دزد کتاب که جلال تو این پست معرفی کرده، دیدم، عالیه! ولی چه کنم؟؟؟؟؟ حتی اگه 90 درصد بچهها فیلمهای دیگه بیرون مدرسه ببینند من نمیتونم یه فیلم خوبی مثل این که بعضی واقعیتهای انسانی که نیازی به سانسور نداره، درش هست رو تو کلاس بذارم، البته شاید بتونم معرفی کنم. اگه دوست دارید این بحث رو هم خارج از چالش مثلا زیر همون موضوع که لینک کردم ادامه بدیم.
همونطور که قبلاً هم گفتم، کلاسهای درس ما اکثراً کارهای فردی رو نشر میدن! البته یه زمانی برعکس این بود، یادمه مجبور بودیم تو هر نیمکت 3 نفر بشینیم :
برعکسش به نظرم حالتیه که وسایل و امکانات درون کلاس منجر به فعالیتهای تیمی بشن. این امکانات نه لزوماً مختص شاگردا که حتی برای فعالیت راحتتر و مناسبتر معلمین هم وجود داره، به میز خانم معلم دقت کنین:
البته به نظرم میاد داره به بچهها شِلِم یاد میده!!!
برای تغییر در طراحی کلاس حتی شاید بد نباشه اسمش از “کلاس ریاضی سال دوم” به “آزمایشگاه ریاضی سال دوم” تغییر پیدا کنه. به نظرم آزمایشگاه جاییه که آدما درش سعی و خطا میکنن تا یاد بگیرن. اون وقت برای تجهیز این آزمایشگاه ریاضی میشه از محصولات مختلفی استفاده کرد.
البته منظورم کارهای سخت و ناشدنی نیست. بهتره محدودیتهامون رو هم بشناسیم. مثلاً اینکه معمولاً اتاقهای کلاس مختص به یک کلاس هستن. کل دروس در اون کلاس برگزار میشه. @leilaدرسته؟ یعنی اگه ما کلاس رو مختص به ریاضی طراحی کنیم دیگه برای علوم و یا ادبیات بی استفاده نمیشه؟
حالا سوالم اینه که چه محصولاتی رو میتونیم در یک آزمایشگاه ریاضی به کار ببریم؟
طراحی کلاس درس برای آموزش برای هر سنی متفاوت است و فکر کنم احتمالا معماران بسیار زیادی در دنیا روی طراحی کلاس درس تحقیق و بررسی کرده اند. ولی در کشور ما نتایج این تحقیقات اصلا مهم نیستند فقط به این دلیل که آموزش حتی در کانکس و یا یک خانه ی مخروبه هم طرفداران بسیار دارد. در شهر من مدارس غیر انتفاعی [البته صد در صد انتفاعی ] سالیانه مبالغ هنگفتی از خانواده ها دریافت می کنند تا در اینگونه کلاس ها آموزش ارائه دهند( و از آن هم بدتر اینکه بسیاری از معلمان این مدارس یا بازنشستگان آموزش و پرورش هستند یا جوانان کم سن و سالی که تجربه ی تدریس ندارند.زیرا هدف از مدرسه و درس و آموزش و هر چه مربوط به آن است فقط خوب تست زدن و قبولی در کنکور است.) وقتی در جامعه ای مردم از کانکس اینگونه استقبال می کنند دیگر نیازی به طراحی کلاس و مدرسه نیست.
خوب فکر کنم برای بهتر شدن محیط کلاس درس توجه به چند چیز لازم است:
1_نور که شامل طبیعی و مصنوعی می شود
2_دیوارها
3_کف که هم صندلی و هم موکت می تواند باشد
به نظر من بسته به نوع کلاس هر سه این گزینه ها می تواند قابل تغییر باشد.
هر کلاس باید به منظور خاص و برای درس خاص طراحی شود؛ انتظاری که از طراحی کلاس نقاشی می رود با طراحی کلاس جغرافیا کاملا متفاوت است مثلا در کلاس جغرافیا باید از نقشه های مختلف بر دیوارها استفاده کرد و در کلاس نقاشی دیگر این نقشه ها روی دیوار بی فایده می شوند. سر کلاس تاریخ میزها را می توان گرد چید تا در زمان لازم بحث و گفتگو را چاشنی کرد اما سر کلاس ریاضی صندلی ها باید طوری چیده شوند که همه ی دانش آموزان از دید کافی به صفحه یا تخته برخوردار باشند. نور هم باید هم طبیعی باشد هم مصنوعی تا در زمانهای مناسب بتوان برای دانش آموزان فیلم های آموزشی گاهی هم مفرح یا اجتماعی گذاشت. برای همین من معتقدم هر کلاس باید برای یک درس خاص طراحی و دکور شود.
من فکر میکنم اگه بخوام فضای کلاس رو طراحی کنم لازمه اول ببینم توی این کلاس چه چیزایی قراره آموزش داده بشه.
کتاب کلاس هفتم شامل این سرفصل ها بود:
1- راهبردهای حل مساله
2- عددهای صحیح
3- جبر و معادله
4- هندسه و استدلال
5- شمارنده ها و اعداد اول
6- سطح و حجم
7- توان و جذر
8- بردار و مختصات
9- آمار و احتمال
چه سرفصل های خوبی!
اما باورم نمیشه که این همه مفاهیم متنوع و متفاوت قراره توی یک سال تدریس بشه !
برای آموزش دادن هر کدوم از سرفصل ها می تونم یه چینش یا طراحی آماده کنم… اگه بخوام بردارها و دستگاه مختصات رو آموزش بدم لازم دارم محور های x و y و z رو روی یک کنج از دیوار کلاس نقاشی کنم…
برای آموزش دادن مساحت، پازل اشکال هندسی رو روی دیوار یا برد درست میکنم جوری که با جابه جا کردن قطعه های پازل بشه فهمید متوازی الاضلاع هیچ فرقی با یک مستطیل نداره
برای یاد دادن آمار و احتمال، روی میزها مهره های رنگی قرار میدادم تا بشه انواع بازی ها برای یادگیری مفاهیم پایه احتمال مثل اصل ضرب رو تمرین کرد.
و …
خاطره
در حین ایده پردازی، یاد خاطرات دوران ابتدایی افتادم. من دورهی ابتدایی علاقهی زیادی به ریاضی داشتم و به همین خاطر دوست داشتم همیشه کتابهای ریاضی سالهای بالاتر رو جلو جلو بخونم. پدرم تو مدرسهشون، اون موقع یک سری ویدئوهای آموزشی دوره راهنمایی داشتن و برای من می آوردن. توی اون ویدئوها یک آقا که گیریم یک پیرمرد رو داشت، نقش معلم رو بازی میکرد و یک دختر و یک پسر هم نقش شاگرد کلاس رو بازی میکردن. کلاس هم کاملا یک محیط خلاق و غیرمعمول بود، بیشتر شبیه یک کارگاه نجاری بود و توش انواع خرت و پرت ها پیدا میشد و رنگ های به کار رفته هم شاد و جذاب بودند. برای آموزش هر مبحث اصلا به شکل معمول عمل نمیشد که اول عنوان و هدف درس گفته بشه. هر جلسه با یک سناریو شروع میشد، مثلا دعوای بین شاگرد پسر و شاگرد دختر سر یک موضوع، یا خراب شدن ناگهانی یک وسیله توی کارگاه، و … .
خیلی چیزای مبهمی از جزییات به یاد دارم و فقط کلیت کار یادم مونده… اما شاید از طریق بابا بتونم اون ویدئوها رو پیدا کنم…
هم آزمایشگاه ریاضی و هم کارگاه ریاضی خیلی جذاااابن !
این اولین، ساده ترین و پایه ای ترین تغییری هست که ممکنه اتفاق بیفته. نامگذاری متناسب و خلاقانه. مخصوصا که فضای راهروی جلوی کلاس هم در دسترس کلاس هست و میشه ازش برای القای این مفهوم بهره برد.
آیا چنین چیزی رو میپسندین و در راستای اهداف آموزشی کلاس شما هست خانم معلم؟
اگه بله، میتونیم به شکل مشخص از ذهن دیزاینر و معمار دوستان هم کمک و مشورت بگیریم برای انتقال چنین مفهومی به بچه های کلاس @11155@s.mortezatayebi