از همه پادپُرسیها به خاطر مشارکت خوب و باحال در کمپین تجربههای شهری ممنونیم. کیفیتها از بس خوب بود که برای انتخاب برندهها از کت و کول افتادیم .
به خاطر این کار خوب، تصمیم گرفتیم تا بدنها گرمه، کمپین بعدی رو راه بندازیم. واسه همین انتخاب برندهها رو به خودمون تفویض کردیم . البته ریزهکاری انتخابها رو هم آوردیم تا اگه نقدی هست مطرح شه برای دورهای بعدی
دو تا معیار برای انتخاب تجربههای برتر داشتیم: خلاقیت و تمامیت اونها.
تجربهی خلاقانه
خلاقیتهای زیادی در نوشتههای کمپین دیده میشه، ولی فکر کنم با من موافق باشین که تجربه صوتی@leilay و مصاحبههای@Emad_Mohammadpoor خلاقانهترین مشارکتهای این کمپین بودن.
با تشکر فراوان از @leilay عزیز به خاطر کار حرفهای و ریتمیکی که ارائه دادن، جایزه این بخش به @Emad_Mohammadpoor اختصاص پیدا میکنه؛ به دلیل روح جمعی این مشارکت و پادپُرسی بودنش.
با تشکر ویژه از @Sedarat.m و @ghanbarzadeh به خاطر توصیف تصویری زیبا، جایزههای این بخش به توصیفی جذاب از بوشهر توسط @zari و توصیفی زیبا از اصفهان نوشتهی @Fatemeh_Shamsali اختصاص پیدا میکنه. تو این قسمت، حس داستانیِ تجربههای مطرح شده، برندههای نهایی رو مشخص کرد.
خیلی مشتاقیم در آینده، تجربهها و داستانهای خلاقانهی بیشتری از همهی پادُپرسیها بخونیم و بشنویم.
عیب نداره، من هم جز گزینه های یک تا ده تیم داوری نبودم! اولا میگن تا سه نشه بازی نشه بعدش هم میگن «تیم ما قطره چکونه! اولش آوانس میده بعد می ترکونه … ».
چالش بعدی تم ایده پردازی میخواد ظاهرا و شما هم که مدل ذهنی ایده پرداااااز؛ مطمئنم ترکوندین .
بگین ایگ نوبل، باحال تر و خلاقانه تر از نوبله. یه نگاه به مراسمش بندازین اصلا حال میکنین با دانشمندا و توانایی های ذهنشون:
پ.ن. اتفاقا یکی از رویاها و هدف هام که حتما تیک میزنمش گرفتن، جایزه ایگ نوبل برای حل یه مسئله ی خلاقانه-فانتزی هست منتظرم مسئله ش رو یه پادپرسی زودتر تو ایوون مطرح کنه، قابل توجه بعضی ذهنای فانتزی پادپرس @mahna.saberv … .
من خیلی از این کمپین لذت بردم ،واقعا همه ی دیدگاهها جالب بودن.فرصت نمیشه از نکات ظریف و جالب دیدگاههای همه ی بچه ها بنویسم ، ولی چند تا از نکات شاخص رو در مورد کمپین مینویسم:
کار @leilay خیلی تاثیرگذار بود از نظرمن ،اونقدر که اگه داور بودم احتمالا ایشون رو نفر اول انتخاب میکردم. هر چند نمیتونستم چشم از توصیف زیبا و روایت معماگونه ی @ghanbarzadeh بردارم ،اینقدر لذت بردم از توصیفشون که چند بار با دقت نوشته رو خوندم و عکسها رو تماشا کردم.ضمن اینکه توی لینکی که به اشتراک گذاشته بودند در مورد رشت مطالب خیلی جالبی خوندم که چند تا نکته ی خوب ازش میتونم بگم:
1-بحث اصلی لزوم بازآفرینی شهری بود و تعریف قشنگی که توی لینک از بازآفرینی شهری ارائه شده بود:
بازآفرینی شهری یک فرایند گام به گام برای ایجاد تحولات اساسی در شهر است.
وی ادامه داد: مقصود از بازآفرینی شهری به وجود آمدن نسلی جدید از شهرها است که در آن با حفظ ویژگیهای شکلی و ریخت شناسانه واجد ارزش و با تغییر در رفتار و اندیشه حاکم برآن، شهر کهن معاصرسازی می شود.
2-نکته ی جالب دیگه این بود که: فرآیند بازآفرینی یک پروژه نیست ،بلکه یک پروسه است.
وی با اشاره به اینکه فرآیند باز آفرینی یک پروژه نیست، بلکه یک پروسه است، تاکید کرد: براساس برنامه تعیین شده شهر رشت در طی سال 1394تا 1398 به می رشت(رشت برای رشتیها) و در سال 1398 تا 1404 به امی رشت(رشت برای ایرانیها) و در سال 1404 تا1410 به شیمی رشت(رشت برای دنیا) تبدیل می شود.
3-شهروندان را محور قرار دهیم
دکتر ثابت قدم با مخاطب قرار دادن دکتر آخوندی گفت: امروز به این نتیجه رسیدهایم که شهروندان را محور قرار دهیم و همین امر حتی اگر به طور کامل محقق نشود، گامی رو به سمت جلو محسوب میشود و ما با استفاده از سرمایه اجتماعی و مشارکت مردمی، ایجاد نگرشی نو وخلاقانه در توسعه شهری رشت، احترام به زمینه تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و زیست محیطی شهر، تبدیل شهر رشت به شهری با محوریت پیاده و حمل و نقل عمومی، رسیدن به اقتصاد پایدار، نگاه به آینده و حرکت به سمت جهانی شدن به این مهم دست خواهیم یافت.
**
البته دوست داشتم بگم توصیف های @bgolshaee از اون جهت که از تجربه هاشون توی سیستم های شهری نقاط مختلف دنیا صحبت کرده بودند به نظرم یکی از ارزشمندترین توصیفها بود مخصوصا به این قسمت از توصیفشون اشاره میکنم که نکته ی خیلی مهمی در مورد مدیریت شهری در جهت کنترل جمعیت شهرهای پرجمعیت و پرمخاطب برای زندگی و استفاده از پتانسیلهای متفاوت شهرهای کوچکتر برای جذب جمعیت و رونق بیشتر رو با چند تا مثال خیلی خوب توضیح دادن
نکته اخری در مورد فرانکفورت و هامبورگ دو شهر پر تقاضا المان باید گفت
سیاست کلی المان برا این پایه گذاشته شده که توزیع جمعیت داشته باشیم. بنابراین حدود دوازده سال قبل وقتی که هامبورگ داشت مملو از جمعیت خارجیه اماده به کار میشد شهرداری تصمیم گرفتن که با افزایش هزینه حضور در شهز این رویه رو کنترل کنن و با درامدی که از این راه کسب میکنن راه هایی دسترسی به هامبورگ از شهرااسس دیگه رو ساده میکنن.
این موارد حتی در مورد شهرهایی کوچیکم وجود داره. مثلا شهر کلستهال المان وقتی دید که نفت خیز نیست دیگه رو اورد به جذب جمعیت دلنشجو یا شهز دورهام المان وقتی کارخونه هایی سیگار که منبع اصلی درامد شهر بود ورشکسته شدن رو اورد رو دانشگاهش سرمایه گذاری کرد.
فکر کنم ایشون با دید بازی که دارن توی کمپین جدید راهکارهای جالبی برای تصویر شهر ایده آل داشته باشن.
آقای soroosh.Baghban هم که اخیرا به کمپین پیوستند به عنوان یه متخصص در شهرسازی به دو موضوع ایمن سازی و نبرد با رویکردهای خودرو محور مدیریت شهری اشاره کردند که به نظرم یه بخش مهم از توصیفات شهر ایده آل من باید به ارائه ی راهکار در این دو مورد بپردازه.