مهارتهای تیمی، یا مهارتهای نرمِ افراد، قابلیتهایی هستن که یه تیم، علاوه بر دانشِ کاری نیاز داره تا به عنوان یه تیم واقعی عمل کنه. اگه مهارتهای تیمی وجود داشته باشه، عملکرد تیم بیشتر از عملکرد مجموع اعضای تیم خواهد بود. اگه نه، تیم دچار انواع معضلات جهتگیری و «از دست رفتن فرآیند تیمی» میشه و در نهایت عملکرد تیم ممکنه کمتر از مجموع عملکرد اعضا بشه.
چند مدل برای طبقهبندی مهارتهای تیمی وجود داره. در این مقاله، ما از روشی استفاده میکنیم که توسط مایکل استیونز[1] و مایکل کامپیون[2] ارائه شده:
مهارتهای تیمی رو میشه به دو دسته تقسیم کرد: مهارتهای بینفردی و مهارتهای خودمدیریتی. در زیرمجموعه این دستهها تعدادی حوزهی مهارتی مشخص قرار داره. برای اینکه تیمتون موفق باشه، اعضا باید بیشتر این خصوصیتها رو داشته باشن. اغلب، با این مسئله برخورد میکنین که اعضای مناسبی در تیم یکی از مهارتها رو ندارن. این به این معنی نیست که باید اونها رو از تیم خارج کنید. فقط باید به طور مداوم در طول پروژه روی این اعضا تمرکز کنین تا مهارت موردنظر رو در خودشون رشد بدن.
در زیر این مهارتها و خصوصیتهای فردی که اونها رو مشخص میکنن، آورده شدن. با وجود اینکه همه این مهارتها برای تیم خوب هستن، ولی بسته به کار و پروژه تیم و وضعیتهای مختلف، بعضی از اونها دارای اهمیت زیادی هستن. برای مثال، کار ممکنه نیاز به عملکرد مستقل داشته باشه. در این مورد، مهارت جهتگیری اساسیه. اگر تیم یه واحد خودمحور، بدون رهبر خاصی، باشه، اون موقع مهارتهای خودمدیریتی باید جزء الزامات اعضا باشه! فقط لازمه تصور کنین که تیم به چه چیزهایی برای عمل نیاز داره، به راحتی مهارتهای الزامی اعضا به دست میاد.
لیست مهارتهای مطلوب کار تیمی
مهارتهای بین فردی
-
حل تعارض
با داشتن این مهارت، اعضا میتونن از تعارض منفی پرهیز کنن و در مذاکره به جای استراتژی برنده-بازنده، از استراتژی برنده-برنده استفاده کنن، انواع و منابع تعارض رو بشناسن و استراتژی مناسب برای حل تعارض و کاهش اون رو اعمال کنن. -
حل مسئله جمعی
با داشتن این مهارت، اعضا میتونن مسئلههای نیازمند مشارکت رو شناسایی کنن و از استراتژی مشارکت مناسب استفاده کنن، موانع حل مسئله گروهی رو بشناسن و رفع کنن، نوآوری رو پیشنهاد بدن و از اون استقبال کنن. -
ارتباط سالم
عضو تیم با این مهارت میتونه، شبکههای ارتباطی رو بفهمه و از اونها استفاده کنه، با بقیه ارتباط گرم و حمایتکننده داشته باشه، به طور فعال و بدون قضاوت اولیه به دیگران گوش بده، برای احولپرسی رسمی و گپهای کوتاه[3] ارزش قائل باشه.
مهارتهای خودمدیریتی
-
هدفگذاری و مدیریت عملکرد
عضو تیم با داشتن این مهارت میتونه به تعیین هدف مشخص، قابل دستیابی، اندازهپذیر و چالش برانگیز برای تیم کمک کنه، به تیم و افراد در زیرنظر گرفتن، ارزیابی عملکرد کمک کنه، بازخورد عملکردی به تیم و بقیه بده.
-
طراحی و جهتدهی به کارها
عضو تیم با داشتن این مهارت میتونه، به همجهت شدن فعالیتها، اطلاعات و کارهایی که در بین اعضای تیم مشترک هستن، کمک کنه، به شفاف شدن نقش و کار اعضای تیم کمک کنه و از تعادل در میزان وظایف و بارِ کاری[4] مطمئن بشه.
ارزیابی مهارتهای تیمی مورد نیاز
قدم بعدی در ارزیابی مهارتهای اعضای تیم، ارزیابی مهارتهای تیمی با استفاده از چهارچوبی هست که در مقالهی انتخاب تیم مناسب ارائه دادیم.
صفحه کار تیمی.xlsx (35.8 کیلوبایت)
مثل حالت مهارتهای تخصصی مرتبط با کار، با تعیین سطح مهارتهای مورد نیاز شروع میکنیم و اونها رو در قسمت مورد نظر در صفحه کار وارد میکنیم. نمونه این کار رو میتونین در شکل، ردیفهای ۴ تا ۷ و ستونهای K تا O ببینین:
در ردیف ۵ سطح تجربه لازم برای هر کاری رو وارد کنین و بعد در ردیف ۶ تعیین کنین که آیا این مهارت رو الان لازم دارین یا بعدا. در نهایت، اهمیت مهارت برای کار تیمی رو با مقیاس ۰ تا ۵ برای مهارتهای بیاهمیت تا مهارتهای بسیار مهم امتیاز بدین.
نکته: از مقیاسی مشابه با مقیاس مهارتهای مربوط به کار استفاده کنین. مثلا، اگه «حل تعارض» مهمترین مهارت کار تیمیه ولی در بالاترین سطح اهمیت نیست (امتیاز ۵)، به اون امتیاز ۴ بدید!
ارزیابی اعضای تیم از نظر مهارتهای تیمی
قدم بعدی ارزیابی اعضای تیم از نظر مهارتهای تیمیه، دقیقا مثل مورد مهارتهای مربوط به کار. در شکل زیر نمونه این ارزیابی برای تیم انتشاراتی که داریم بررسی میکنیم، نشون دادیم:
حالا مدیر تیم میتونه ببینه که به طور کلی وضعیت مهارتهای افراد از نظر تیمی رضایت بخشه.
در ضمن با توجه به این مقیاسها، مدیر تیم میتونه بفهمه که تیم ضعف زیادی تو «حل تعارض» و «حل مسئله با همکاری» داره. و با توجه به اهمیت بالای مهارت «حل مسئله با همکاری»، ضعف در این مورد بسیار خطرناکه و باید به سرعت از طریق آموزش تیمی رفع بشه!