مهمترین نکته برای شبکه های نوآوری، همکاری درون تیمی و روابط داخلی قوی هست. و به سختی میشه از غریبهها و افرادی که هیچ حس یا دغدغه ی مشترکی ندارند، انتظار نوآوری داشت.
کاربرهایی که توی همه تاپیک ها نظر میدن، تلاش دارن تا این ارتباط درونی رو ایجاد کنن و توسعه بدن. از نظر من ایشون در حال گفتگو با صاحب موضوع هستند و نه خود موضوع. هدفشان این است که به صاحب موضوع بگویند «تو تنها نیستی. اینجا کسی حرفت رو شنیده». با اینکه تخصصش را ندارند، باز هم حضور دارند و این میزان همدلی در نوع خودش قابل تقدیره.
کامنت (نظر شخصی)
چیزی که در پادپُرس جاش خالیه اینه که دیدگاه تخصصی از نظر عادی متمایز بشه تا افراد متخصص یا کارافرینها تمایل بیشتری به طرح مسائل واقعی خود را داشته باشند. مثلا من که الان دارم به عنوان یه پادپرسی به شما پاسخ میدم، و نه متخصص ساخت شبکه ی نوآوری، خوبه از اول اذعان کنم:
این نظر شخصی یک فرد عادی ست که به دو دلیل اعلام شده ۱. حمایت از سایر دوستانی که تا الان با بروز فکرهاشون در موضوعات مختلف کمک کردند سایت آنقدر زنده بماند که شما بتوانید به آن بپیوندید. ۲. شما را کاملا درک میکنم، و از اینکه بیشتر میخواهید خوشحالم؛ من هم دوست داشتم پادپرس با پتانسیل بالایی که در کاربرانش دارد، خروجی بیشتر از یه سایت همفکری عمومی داشته باشد.
نمی دونم از کی و چرا، ولی دل و دماغ بحث های اینترنتی رو خیلی وقته اصلن ندارم.
فلذا زیاد با شما بحث نمی کنم.
فقط این دو نکته رو بگم خدمتتون که 1- به نظر من این حرفتون که همه حق دارند نظر بدن بسیار بسیار اشتباهه. توانستن به معنی اجازه داشتن نیست. همه می تونن نظر بدن. ولی همه حق ندارند نظر بدن. اینجا یک سایت گپ و گفت و گو نیست که هر موضوعی درش مطرح بشه و هر جوابی براش داده بشه. برداشت من این بوده و هست که اینجا جای حرف های تخصصیه. ولی موتعسفانه سایت به یه سری دلایل تا حدودی مشخص داره به سمتی می ره که بیشتر بحث های نظری درش مطرح بشه. سوال ها بیشتر جنبه ی « به من بگو چرا» داره تا بحث تخصصی. در نتیجه همه نظر دارند که ابرازش کنند.
2- اظهار فضل مبهم نیست. اظهار فضل یعنی اظهار برتری. یعنی من حرفم رو، به نحوی بیان کنم که 1- حکم نهایی بحث درش داده بشه. منِ نظر دهنده این رو در نظر نگیرم که شاید چیزی هست که من نمی دونم و اتفاقن تاکید کنم که همین که من می دونم درسته. 2- هدفم نشون دادن این باشه که « من بلدم- من می دونم. من برترم». بنده چون خودم زیاد اظهار فضل می کنم آشنام با چنین لحن هایی. و چون خودم در تلاشم که جلوی اظهار فضل خودم رو بگیرم، اظهار فضل دیگران برام سنگینه.
حالا اگه کسی این طوری نظر نمی ده، لازم نیست به خودش بگیره.
کاربرهایی که توی همه تاپیک ها نظر میدن، تلاش دارن تا این ارتباط درونی رو ایجاد کنن و توسعه بدن.
خب این نشون دهنده ضعف سایته به نظر من. انگار که سایت هول کرده که کاربرش رو از دست نده!
این که 3 تا از 5 تا موضوع به نتیجه نهایی رسیده باشه خوشایند تره به نظر من تا اینکه 5 تا از 5 تا موضوع توسط افراد تائید کننده اشغال شده باشه.
بقیه قسمت های صحبتتون خیلی عالی بود.
اینجا بستر یا شبکهی نوآوری هست. برای نوآوری، شما بهتره که از تخصص تون فاصله بگیرین![1]. چرا؟ متخصصهای یه حوزه در زمینه اون حوزه فکر کردن در چارچوب مشخصی رو یاد میگیرن و همین کمکشون میکنه بتونن تخصصیتر از دیگران بتونن راجع به مسائل مربوط فکر کنن. ولی برای نوآوری نیاز هست فرای چارچوبها فکر بشه، چون با چارچوبها به همون جایی میرسیم که الان رسیدیم و نه یه جای نو.
متخصص سه جا حضورش موثره تو پادپُرس:
تعریف مسئله،
جمع آوری دانش مورد نیاز برای یه مسئله،
جهت دادن به جمع نوآورها.
که برای اتفاقهای خاص پادپُرس از حضورشون کمک میگیریم. اگه متخصص هستین و دوست دارین در نقشهای بالا به موضوعات پادپُرس کمک کنین، کافیه تو صفحه شخصیتون مشخص کنین تا در زمان مناسب باهاتون تماس بگیریم.
راجع به اظهارفضل که برای فضای پادپرس مضر هست:
اگه کامنتی ارزشی به بحث اضافه نمیکرد پاش پرچم بذاریم و به فرد و یا ادمین ها اطلاع بدین تا بتونیم با هم بهتر شیم! کار سختی هست، جسارت بالایی میخواد و هر کسی از پسش برنمیاد[2].
اگه دلتون نخواست پرچم بذارین، کامنت رو نادیده بگیرین و نظر اختصاصی خودتون رو مطرح کنین. در یه بحث، نظرات موثر شانس بیشتری برای دیده شدن دارن.
نتایج تحقیق نشون میده که افرادی که در حوزه غیرتخصصی شون دست به نوآوری میزنن به خروجیهای بهتری میرسن نسبت به کسانی که در حوزه تخصصی شون دست به نوآوری میزنن، کافیه گوگل کنین innovation & non experts in a field. ↩︎
به همون دلیلی که وقتی تو خیابون میبینیم یکی زباله ش رو انداخت رو زمین، احتمالا نمیریم بهش بگیم آقاجان جای زباله تو سطل آشغال هست. ↩︎
شاید موضوعی که مطرح می کنم تکراری باشه راستش پست ها خیلی زیاد ه نتونستم بخونم😉
نوشتن در واقع تایپ کردن از اونجایی که وقت گیر ه منو از پپ دفع نمی کنه ولی خب دور می کنه و باعث میشه در خیلی از مسائل نظرم رو نتونم ابراز کنم. خیلی دوست دارم بتونم سخنرانی کنم تو پپ اونوقت می تونم جذاب زیبا شمرده و دقیق مطالب بیشتری رو بیان کنم و فعالیت گسترده و متنوع تری داشته باشم ودیگه مجبور نیستم منتظر یه فرصت یا بیکاری باشم
مخصوصا موقعی که بخوام حقوقی بنویسم چون علاوه بر اینکه باید دقیق بنویسم مجبورم بیشتر توضیح بدم در واقع بنویسم تا بتونم مطالب رو برای افراد عموما غیر حقوقی جا بندازم.
مساله ی دیگه ی من با پپ اینه که دوست دارم بحث ها به یک نتیجه ی منطقی و حداقل قابل قبولی برسه در واقع یه نتیجه گیری بشه مخصوصا اگه سوالی رو مطرح می کنم حتما دنبال جوابش هستم و اون سوال دغدغه ی منه. نرسیدن به جواب و ماندن در سوال این حس رو بهم میده که وقتم تلف شده
در کل پپ و پپی ها رو دوست دارم چون می تونم حس دلچسب کشف خودم و دنیای اطرافم رو تجربه کنم😉
خیلی هم خوب، اتفاقاً به درد پادپرس صوتی هم میخوره.
راجع به امکان ایجاد فایل صوتی، @team باید نظر بدن، اما بارگذاری صدای ضبط شده بعید میدونم مشکلی داشته باشه.
ممنونم از نقدهای خوبی که مطرح کردین، و من هم به عنوان یه پادپرسی خیلی شادم که دارم ازتون در زمینههای مختلف چیز یاد میگیرم
نکتهی اولی که مطرح کردین جالب و قابل درکه، مخصوصا که همهمون میدونیم کتاب نوشتن خیلی سختتر از سخنرانی کردن هست.
پیشنهادتون رو شنیدیم: امکانی برای افراد متخصص که بتونن دانششون رو در قالبی جز نوشته به مخاطب اهل یادگیری منتقل کنند. پیشنهاد ذاتا قشنگه و حتما در قسمتی از مسیر بسته به اولویتها پیگیرش میشویم. تا اون موقع درخواستم از شما و سایر متخصصها در یک حوزه این هست که به بروز آموزههاتون در قالب بعضی نوشتههای منسجم و مجزا بپردازین.
برای دلیل این درخواست بذارین به این محتوای پادپُرس راجع به تاثیر خواندن در مغز ارجاع بدم.
راجع به مسئلهی دوم و نتیجهی معقول، ممنون میشم در قالب یه مثال توضیح بدین که بهتر متوجهش بشیم. از بین چهار موضوعی که مطرح کردید، کدوم یکی حس نرسیدن به جواب داشته و دنبال چه جوابی بودین که گفتگوها به سمتش نرفته؟ [1]
دنبال ایجاد تجربهی خوب برای تک تک کاربران ارزشمند پادپُرس هستیم و فیدبکهاتون کمک میکنه سریعتر به تجربههای خوبتر نزدیک شیم. ↩︎
علاقمندم به افراد كمك كنم تا هم از حقوق خود و در مقابل از تكاليف شون آگاه بشن اما اصلا وقت نمي كنم و متاسفانه فعلا به سختي وقتي براي فعاليت پيدا مي كنم تا بعد ببينم چه خواهد شد …
تاکید می کنم که خوبی ها و جنبه های مثبت وجود پپ و موضوعاتی که مطرح میشه رو انکار نمی کنم اما راستش نه فقط در مورد سوالات خودم به طور کلی در موضوعات مختلفی که در پپ مطرح میشه این دریافت رو دارم که بحث ها جمع بندی و نتیجه گیری نمیشن و شاید تا حدی بدون نتیجه رها میشن. مثلا در بحث فلسفه زندگی چیست که خودم مطرح کردم سعی کردم یه جمع بندی هرچند کوچک داشته باشم چون فکر می کردم حس مفید نبودن بحث به افراد شرکت کننده و حتی کسانی که بعدا مطالب رو می خونن بهشون دست نده اگر چه نمی دونم تا چه حد موثر بوده ولی با این هدف دقیقا تو یکی از پست ها این کار رو کردم.
به نظرم می رسه بد نباشه دیگران هم نظرشون رو در مساله ی جمع بندی و نتیجه گیری بیان کنن…
به عنوان یه پیشنهاد به شما @lolmol به منظور بررسی قابلیت اجرا و شاید تا حدی راه حل می تونم بگم که طراح مساله مسوولیت جمع بندی و نتیجه گیری رو در میان بحث(در صورت طولانی شدن) و همچنین درانتهای بحث به عهده بگیره و اگر هنوز جا برای گفتگو داره اما شرکت کنندگان فعلی تمایلی در ادامه یافتن بحث نشون نمیدن ( به هر دلیلی از جمله نداشتن اطلاعات بیشتر و … ) به عنوان قسمتی از نتیجه به طریقی اشاره بکنه به این موضوع که هنوز جنبه هایی از مساله برای پرداختن وجود داره تا خوانندگان بعدی هم در آینده انگیزه ای برای شرکت کردن و ادامه ی بحث جهت رسیدن به نتیجه ی مطلوب تر داشته باشن.
علت اینکه انجام این پیشنهاد رو بر عهده ی طراح گذاشتم اینه که اولاً وقت تیم پادپرس فکر نکنم کفاف نتیجه گیری این همه بحث رو بده ثانیا موضوعات شاید با تامل بیشتر طرح و مدیریت بشه در نتیجه کیفیت گفتگوها به نظرم بیش از پیش بالا میره.
خودم اصولا با تامل و البته کم (با عرض شرمندگی ) خمساله طرح می کنم چون خودم رو موظف می دونم وقت بذارم ضمن شرکت در گفتگو ها به نوعی بحث رو تا حدی مدیریت کنم ضمن اینکه برام مهمه تا هر اندازه ممکنه مفید باشه. از طرف دیگه قطعا جنس موضوع از جهت داشتن قابلیت بحث در پپ هم مهمه از منظر رعایت قوانین سایت و … که به نوعی دغدغه های منو تحت شعاع قرار میده. البته در کمال صداقت می گم هیچ اشکالی هم در رعایت این قوانین نمی بینم چون خودم رو ملزم به رعایت حال همنوعانم می بینم و شرایط شون رو کاملا درک می کنم😔
عالیه … منم خیلی خوشحال میشم بتونم مفید باشم
من عاشق معلمی ام و همین طور عاشق حقوق (وكالت) هر دو فلسفه شون خیلی قشنگه و به دنبال زیباترین اهدافن و جالب اینه که سلاح هر دو شون زبان و قلم ه …
وقتی می نویسم یا می گم (سخنرانی می کنم ) خودم از همه بیشتر کیف می کنم خیلی خوشمزه ست
1- یه وقت هست یه نفر یه دغدغه یا سوال داره که در پادپرس مطرح می کنه و بعد که جوابش رو از کاربر گرفت میتونه با امکانی که در پادپرس هست اون موضوع رو مشخص کنه. یعنی جواب قطعی برای بحث و پرسش وجود داره.
2- در سایر موارد بحث، به نظرم نبستن بحث بهتر باشه چون آدما بحث رو ادامه میدن و باعث پخته تر شدن بحث میشن و ما هر چند پرونده باز تو مغزمون ایجاد شده اما با نظرات سایرین آشنا میشیم.
دوستان، @Fatemeh-law و @najme نکتهای که مطرح کردین و بحثتون، خیلی برام جالبه . اتفاقا در اثر همین فیدبکها جمع راهبران پادپُرس شروع به کار کردن و در حال حاضر در حال تهیه جمعبندی از بحثهای پربازدیدتر پادپُرس هستن، که به مرور در قالب یک پاسخ در خلال اون بحث مطرح میشه.
چرا راهبران؟ چون تهیه جمعبندیهای پرمحتوا کار هر کسی نیست و لازمه شخص با بحث و مطالعه آشنا باشه، عضلات ذهن ورزیده و چشم بی طرف داشته باشه، تا بتونه یه جمعبندی مختصر-مفید ارائه بده.
چرا بحثهای پربازدید؟ بحثهای پربازدید اون بحثهایی هستند که افراد بیشتری (داخل و خارج پادپرس) به پاسخش نیاز داشتند و به نوعی نقاط مرزی پادپُرس به حساب میان.
با توجه به ماهیت موضوعات پادپُرس، این جمعبندیها به هیچ وجه انتهای یک بحث نیستند، بلکه خود اینها به مرور زمان تکامل خواهند داشت.
سپاسگزارم از فیدبکهای خوبتون که در حال شکلدهی به این جامعهس .
هربار که یک نوا شروع میشه سطح تعامل در موضوعات خارج از نوا رو تقریبا به صفر میرسونه
برای مثال با توجه به عدم تجربه من در زمینه آموزش و عدم علاقه به فعالیت در این زمینه دوستدارم موضوعات دیگه رو پیگیری کنم
ولی از اونجایی که بعد از شروع یک نوا صفحه نخست به موضوع میز گرد تعلق پیدا میکنه دیگه مثل اینکه کسی ( بجز ادمین ها ) دنبال خواندن و ادامه موضوعات دیگه نمیره
الان این چند روز همش سر میزنم و هیچ چیزی جز مسائل مربوط به آموزش پاسخ جدیدی دریافت نکرده تقریبا و هیچ مسئله ای خارج از نوا طرح نشده
به عنوان پاسخی کوتاه نظرم اینه که فکر میکنم این به نحوی به دو دلیل اتفاق میوفته:
به هر نوآ از اهمیت بالائی برخوداره و تقریبا تمام توجه پادپرس رو نیاز داره تا به بهترین نحو انجام بشه.
نکته مهم و پنهان اینه که به دلیل حجم بالای فعالیت در زمان نوآ، اگر موضوعی هم مطرح بشه به سرعت از دید خارج میشه. بنابراین معقولتره که موضوعات مهم و خارج از نوآ در این زمان مطرح نشن تا از اهمیتشون کاسته نشه.
هرچند طبیعی به نظر میاد که هر کسی علاقه خاص خودش رو داشته باشه ولی دو نکته مهم میتونه به تعدیل این مسئله کمک کنه:
نوآها معمولا موضوعاتی بسیار عمومی هستن و قابلیت مشارکت بسیار وسیعی دارن.
اساسا در پادپرس تخصص شرط مشارکت نیست. اتفاقا تا حدی غیرتخصصی بودن باعث میشه دید بازتری نسبت به مسئله ارائه بشه. بنابراین میتونید با دیدگاه خودتون در نوآ مشارکت کنید و ایدههای خاص خودتون رو بدید.
این من رو از پادپرس دفع نمیکنه ولی خب برام جای سوال هست
بعضا با مواردی روبرو میشم که فرد در پرسشی مشارکت داشته و یک پاسخ ارائه داده ( بعضا چند پاسخ و در مورد سوال گفت و گو کرده ) ولی پرسش رو نپسندیده ( اون قلبه رو نزده )
ماجرا چیه؟
آیا پرسش ارزش پسندیدن نداشته ولی ارزش پاسخ دادن داشته؟
آیا پاسخ دادن که پرسش رو رد کنند ؟ (که خب اینجوری نبوده )
آیا اگر بپسندن مطرح کننده پرسش اعتماد به سقف پیدا میکنه؟
چرا خب؟
من خودم سعی میکنم اینطور نباشه و در پرسش هایی که مشارکت میکنم حداقل به خود پرسش یک پسند بدم تا مطرح کننده هم برای طرح پرسش های بعدی انرژی بگیره
گفتنیا رو گفتن دوستان فقط تاکید میکنم رابط کاربریش رو یکم تغییر بدین تا بعضیا راحت تر وارد بشن و این همه موضوع جذاب علمی چرا کسی نمیپرسه ( سوالایی که نشه با گوگل بهش رسید منظورمه)